گند
نویسه گردانی:
GND
گُند. تازی شده اش غُدهِ. گند پهلوی است : هنوز در خراسان و پاره ای شهرهای خراسان بکار است. Gone یونانی و Gonad انگلیسی از همین جاست. واژه یاب، ابوالقاسم پرتو.
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
گند زدودن . [ گ َ زَ / زِ / زُ دو دَ ] (مص مرکب ) گندزدایی کردن . ضدعفونی کردن .
گند بیدستر. [ گ ُ دِ دَ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ به معنی خایه ٔ سگ بود، چه گند به معنی خایه و بیدستر حیوانی است آبی شبیه به سگ ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سپتیسمی (به انگلیسی: Septicemia) یا سپسیس یا گَندخونی یا پَلَشتخونی[۸] نوعی التهاب است که سراسر بدن را فرا میگیرد و به دلیل عفونت پیش میآید.[۹] علا...