اجازه ویرایش برای همه اعضا

دیس

نویسه گردانی: DYS
شکل، فرم.
دیسیدن
دیسار ( کارنام = اسم فعل)
دیسش ( نام کنش)
دیسنده ( نام کاروَر)
دیسیده ( نام کارگیر)
- دیس ( پسوند شکل ) مانند ماهدیس،
دیساور = طراح، designer
دیساوری
دیسه = دیس + ه ( پسوند بستگی) = طرح، design
دیسواره = مدل
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
کلنگ دیس . [ ک ُ ل َ ] (ص مرکب ) مانند کلنگ . شبیه کلنگ . همچون کلنگ . همچون کرکی . به شکل و هیأت کرکی .
کلنگ دیس . [ ک ُ ل َ] (اِخ ) نام سرای ضحاک که در بابل ساخته بود به شکل کلنگ یا کرکی : و کان بیوراسف ینزل ببابل فاتخذها داراً علی هیاءة ...
مردم دیس . [ م َ دُ ] (ص مرکب ) چون مردم . (یادداشت مرحوم دهخدا). مردم وش . مردم وار. شبیه انسان .
دیث . [ دَ ] (ع مص ) نرم و آسان گردیدن . (از ذیل اقرب الموارد).
دیص . [ دَ ] (ع اِ) نشاط برای سائس . || حرکت بمنظور فرار. (از تاج العروس ).
دئث .[ دِ ] (ع اِ) کینه که از دل نرود. (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.