اجازه ویرایش برای همه اعضا

فرانک

نویسه گردانی: FRʼNK
کاراکال. حیوانی است زیبا، شکارچی و بسیار چابک. در قدیم به این حیوان پرانک، پروانک، سیاه گوش و یا غره غولاغ (ترکی) هم می گفتند.

از خانواده گربه سانان به رنگ زرد یک دست است. در انتهای گوش‌ها، دسته‌ای از موهای سیاه به اندازه تقریبی 6 سانتی‌متر وجود دارد و گوش‌ها توسط 20 عضله مختلف کنترل می‌شوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی دریافتن شکار برای کاراکال محسوب می‌شود. کاراکال تا حدودی به لینکس شباهت دارد. اما بدن کاراکال ظریف‌تر و باریک‌تر و ساق‌ها نازک‌تر هستند.

این حیوان حدود 13 الی 20 کیلوگرم وزن دارد و شکارچی بسیار ماهری است. سرعت کاراکال گاهی از سرعت دویدن یوزپلنگ هم بیشتر است. او قادر است تا حدود 5 یا 6 فوت در هوا بپرد و کلاغ‌های را که از زمین فاصله گرفته‌اند را شکار کند. این حیوان قابلیت دست آموز شدن دارد و در ایالات متحده آمریکا بعضا به عنوان حیوان خانگی نگهداری می شود. در گذشته این حیوان را تعلیم داده و در شکار استفاده می کردند.

کارکال حیوانی منزوی، قلمرو طلب و تک‌رو است. تنها در هنگام جفت‌گیری است که می‌توان آنها را در کنار یکدیگر دید. در شکاف صخره‌ها، زیر بوته‌های بزرگ و حفره‌ حیوانات دیگر لانه می‌سازد. کاراکال، گربه‌ای شبگرد است و مانند سایر گربه‌سانان بزرگ در ساعات اولیه صبح و یا درنیمه شب شکار می‌کند. درمناطق سردسیرو زمستان‌ها در طول روز دیده می‌شوند.گاهی کاراکال همچون پلنگ، شکارش را برای مصرف چند روز بر بالای درخت برده و پنهان می‌کند.

این گربه در برخورد با انسان و وسایل نقلیه بسیار ترسیده و هیچ حرکتی از خود نشان نمی‌دهد، به طور که می‌توان آن را با دست گرفت. البته در شرایطی که محاصره شود و یا همراه خود توله داشته باشد به حیوان خطرناکی تبدیل شده و با حملات و پرش‌های ناگهانی به نواحی سر و گردن انسان حمله می‌کند.

کاراکال دشمن طبیعی ندارد و به محض احساس خطر به بالای درخت می رود. تنها دشمن این حیوان، انسان است.این جانور یا بخاطر پوستش و یا بخاطر شکار مرغ و خروسان، توسط کشاورزان کشته می شود. در کشورهای آسیایی از جمله ایران وضعیت این گربه‌سان به دلیل کمبود طعمه و همچنین شکار رو به کاهش است. از جمعیت فعلی آنها در ایران آمار و اطاعات دقیقی در دست نیست. اخیراً مواردی از مشاهده آنها در اطراف کرمان و باغ‌های مرکبات جیرفت گزارش شده است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فرانک . [ ف َ ن َ ] (اِ) پروانه . سیاه گوش . فرانه . فرانق . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به فرانق شود.
فرانک . [ فْرا /ف ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ نام سکه ای است از ملک فرانسه . (آنندراج از مسافرت نامه ٔ شاه ایران ). واحد پول در فرانسه ، بلژیک و سو...
فرانک . [ ف َ ن َ ] (اِخ ) نام مادر فریدون است . (برهان ). مادر فریدون فرخ بود که او را در بیشه ٔ مازندران پنهان کرده بود، چنانکه در تواریخ ...
فرانک . [ ف َ ن َ ] (اِخ ) دختر دهقان برزین که زن بهرام گور بود. (ولف ) : مهین دخت را نام ماه آفریدفرانک دگر بد، دگر شنبلید.فردوسی .
فرانک . [ فْرا / ف ِ ] (اِخ ) ۞ یک فرد قبیله ٔفرانکها که اصلاً از قبایل ژرمن بودند و امپراطوری فرانکی ۞ را به وجود آوردند و در حدود قرن نه...
این نام در پهلوی frānak نگاشته شده (فرهنگ واژه های پهلوی بهرام فره وشی)؛ در سغدی frān و در سنسکریت prāna (در سنسکریت واج ف نیست) هر دو به معنی دم، نفس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.