عامه
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽAMH
    
							
    
								
        عمامه، دستار. بم شهری است با هوایی تندرست. در شهرستان وی حصاری محکم است و از جیرفت مهم¬تر است. و در وی سه مزگت (مسجد) جامع است: یکی خوارج را و یکی مسلمانان را و یکی اندر حصار؛ (در میان دیوار شهر) و از آن شهر عامه ی کرباس و دستار بمی و خرما پدید آید (حدودالعالم ص 128)
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
                 
            
									 
        
            
        
            
										
                
                
                    
											
                        امة مستولده . [ اَ م َ ت ُ م ُ ت َ ل ِ دَ ] (ترکیب  وصفی ، اِ مرکب ) کنیزی  که  از مولایش  حامله  باشد. (از فرهنگ  علوم  عقلی  سیدجعفر سجادی ). و رجوع...