اجازه ویرایش برای همه اعضا

رود

نویسه گردانی: RWD
به معنی روی. این واژه در کتاب حدودالعالم آمده است: سردن شهری است اندر میان دو رود نهاده؛ جایی آبادان و خرم؛ اندر کوه وی معدن رود است. (ص 136). ولی در کتاب المسالک و الممالک ابن حوقل چنین آمده است: «معدن روی در سردن است که از آن جا به بصره و جاهای دیگر می برند»
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
زاینده رود. [ ی َ دَ / دِ ] (اِخ ) رودخانه ٔ نکا، از رودهای مازندران است که پس از بیرون از زیر پل قدری که جلو میرود زاینده رود نام دارد و پس...
زاینده رود. [ ی َ دَ / دِ ] (اِخ ) بلوک کوچکی است درکنار رودخانه ٔ نکا «از رودخانه های مازندران ». (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابی...
چرمانه رود. [ ] (اِخ ) نام محلی است . مؤلف مرآت البلدان بنقل از تاریخ رشیدی مینویسد: «در سنه ٔ 693 هَ .ق . غازان خان بعد از آنکه قتلغشاه ...
افرینه رود. [ اَ ن َ ] (اِخ ) رودخانه ایست در ناحیه ٔ لرستان در کنار قلعه ٔ نصیر که محل سکونت قسمتی ازطایفه ٔ جودکی است . (از جغرافیای غرب ای...
خورتاب رود. [ خُرْ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان لاویج بخش نور شهرستان آمل ، واقع در 24هزارگزی جنوب باختری سولده . این ده کوهستانی و سردسیر ...
خرمابه رود. [ خ َ ب َ ] (اِخ ) نام نقطه ای بوده بین بسطام و گرگان : رایات همایون بجانب دامغان و بسطام حرکت فرمودند و در بسطام امیر قتلغش...
دنباله رود. [ دُم ْ ل ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز است . این دهستان در قسمت جنوب باختری ایذه و در کوهستان واقع...
زنگانه رود. [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است که از پهلوی زنگان می گذرد. (برهان ) (غیاث ). وزنگان شهریست . (غیاث ). یکی از پنج رو...
زنگانه رود. [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نام سازیست که زنگیان در روز جنگ نوازند. (برهان ) (ازجهانگیری ) (از ناظم الاطباء). و نام سازی است ک...
میانده رود. [ دِه ْ ] (اِخ ) از بلوکات ساری و اشرف (شاهی ) است عده ٔ قراء آن 57 و مساحت آن 36 فرسنگ . مرکزش : سورک . حد شمالی ، فرظان . شرقی ، ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.