اجازه ویرایش برای همه اعضا

افتضاح

نویسه گردانی: ʼFTḌAḤ
خیلی ناجور.خیلی ضایع.خیلی داغون.خیلی عابروریز
در زبان محاوره ای گاهی معنی معکوس هم میدهد: خیلی خیلی باحال. ایده آل
فلان فیلم افتضاح باحال بود
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
افتضاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رسوا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). آشکار شدن عیوب کسی . (از اقرب الموارد). پیدا و آشكار شدن ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.