سنان
نویسه گردانی:
SNAN
رشیدالدین سنان معروف به شیخ الجبل یا پیر کوه، از رهبران اسماعیلیان در سوریه بود. در جوانی به الموت رفت و فنون حشاشیون را فراگرفت. در ۱۱۶۲ (میلادی)، به سوریه رفت و قلعهاش را در مصیاف با کمک فداییان دیگر ساخت. وی در روند جنگهای صلیبی دخالت داشت. بر اساس وقایع تاریخی مثل اتفاقاتی که در حین حمله صلاح الدین ایوبی به مصیاف افتاد و دستنوشتههای خودش، او قدرتهایی خدادادی و نیز توانایی غیبگویی داشتهاست.
او از شخصیتهای بازی کیش یک آدمکش است.
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
حصن سنان . [ ح ِ ن ِ س َ ] (اِخ ) در بلاد روم است و عبداﷲبن عبدالملک مروان آنرا فتح کرد. (معجم البلدان ).
سنان گزار. [ س ِ گ ُ ] (نف مرکب ) نیزه عبوردهنده . سنان زننده آنچنان که کاری باشد : شهی که همچو سکندر سپهبدان داردسنان گزار و کمندافکن و خدنگ...
سنان گزاری . [ س ِ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل سنان گزار : تیغ صبح از سنان گزاری اوسپر افکند با سواری او.نظامی .
تلمیذ سنان . [ ] (اِخ ) ابوالحسین بن کشکرایا از مشاهیر اطبای عرب است و عیسوی مذهب بود و چون شاگردی سنان بن قره کرد به این نام مشهور شد. ...
مشکین سنان . [ م ُ /م ِ س ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از مژگان معشوق است . (برهان (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی ) : نیزه بالاست خون غمزه ٔ توک...
سام بنی سنان . [ م ِ ب َ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است در مغرب جبال صنهاجه مضاف الی بنی سنان . قبیله ای است که ممکن است از طایفه بربر باشد. (مع...
ربیعةبن سنان . [ رَ ع َ ت ِ ن ِ س َ ] (اِخ ) ابن عمروبن عوف ... ابن ماکولا گفته است او صحبت حضرت رسول را درک کرد ولی مؤلف الاصابة می گوید ...
رشیدالدین سنان . [ رَ دُدْ دی س ِ ] (اِخ ) در نزدیکی بصره پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و در سال 1193 هَ . ق . درگذشت . پیشوای اسماعیلیه و معروف ب...
ابراهیم بن سنان . [ اِ م ِ ن ِ س ِ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن سنان بن ثابت بن قره ٔ حرانی صابی (296-336 یا 338 هَ .ق .). مهندس و ریاضی دان ...
ابن سنان خفاجی . [ اِ ن ُ س ِ ن ِ خ َ ] (اِخ ) ابومحمد عبداﷲبن محمدبن سعید خفاجی شاعر. مذهب شیعی داشته و از مردم حلب بوده است و در 466 هَ .ق...