اجازه ویرایش برای همه اعضا

پل

نویسه گردانی: PL
پل. ("پ" با آوای زیر )، (مازنی )، شرجی، هوای دم کرده، هوای دم کرده و بسیار گرم. "اسا هوا اته کم پل دارنه " - الان هوا کمی دم دارد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قشلاق پل . [ ق ِ پ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری سقز و کنار رودخانه ٔ جغتو است . موقع جغ...
رودخانه پل . [ ن َ / ن ِ پ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گروه بخش ساردوئیه از شهرستان جیرفت واقع در 25هزارگزی شمال شرقی ساردوئیه و د...
پل دوازده پله . [ پ ُ ل ِ دَ دَه ْ پ ِل ْ ل َ ] (اِخ ) نام پلی که در آمل بر روی رود هراز ساخته شده است . این پل را در اواخر مأئه ٔ یازدهم ...
راویسمان د سن پل . [ دُ س َ پ ُ ] (اِخ ) ۞ عبارت است از دیدار فوری و مافوق طبیعی که پل مقدس در آسمان سوم مستقیماً با خدا انجام داده است...
چم پل . [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای است از مزارع قریه ٔ طایقان قم ».(مرآت البلدان ج 4 ص 261).
پی پل . [ ] (اِ) بهندی فوفل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
سن پل . [ سَم ْ پ ُ ] (اِخ ) ۞ یکی از حواریون است که در باب دین مسیح رسائل چند نگاشت و در 67 م .در شهر رم بقتل رسید. (ترجمه ٔ تاریخ تمدن ...
شاه پل . [ پ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران . دارای 225 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ گچ سر وچشمه . محصول آن...
کای پل . [ ] (هندی ، اِ) اسم هندی قنابری است . (فهرست مخزن الادویه ).
تخت پل .[ ت َ پ ُ ] (اِخ ) دهی از بخش میان کنگی در شهرستان زابل است که در شش هزارگزی باختر ده دوست محمد و دوهزارگزی راه مالرو تخت شاه به ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۸ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.