واژه ای با ریشه کرمانی، هوشیار، بیدار، آگاه
گریختن گاو یا گوسفند ماده از زیر گاو یا گوسفند نر در طول یک دورهی پرواربندی. در محاوره در زمان "گریختن از یک مهلکه" به کار می رود.
نگاه کنید به قسر
نوعی در کوهی، امتیست،Amethyst، که ناخالصی منگنز در آن بفشش کرده و گوهریان لعل کبودش نیز گفته گوهر سازند.
نوعی در کوهی شفاف و کبود،Blue quartz، یاقوت کبود دروغین نیز خوانند
نگاه کنید به: در حال اجرا
بجای چیزی ، برابر با چیزی ... در بعضی موارد "به ازای" چیزی هم گفته شده است.
اقدام واژه ای عربی است و جایگزین پارسی «در دست اقدام»، این می باشد: پویژار pavižâr (پارتی: patvižâr)**** علی محمد عالیقدر 09163657861
خیمه ٔ بی در. [ خ َ / خ ِ م َ / م ِ ی ِ دَ ] (ترکیب وصفی ) کنایه از فلک . کنایه از آسمان : بی زاد مشو برون و مفلس زین خیمه ٔ بی در مدور.ناصرخسرو...