اجازه ویرایش برای همه اعضا

خان

نویسه گردانی: ḴAN
"خان" (به معنای میخانه و تیم و کاراوانسرا هم هست و پیشخوان از ترکیباتش) غذاخوری یا رستوران (برگرفته از واژهٔ فرانسوی و انگلیسی Restaurant) نوعی بنگاه (مؤسسه) است که در آن خوراک و نوشیدنی ارایه و در همانجا صرف می‌شود. مطلوبیت خوراک ارایه شده، چیدمان مناسب و پاکی و تمیزی و... می‌تواند در کیفیت رستوران و شهرت آن نقش به سزایی داشته باشد. گاه ممکن است که غذاخوری‌ها، بخشی از یک واحد بازرگانی و جهانگردی بزرگ‌تر باشند، مانند فروشگاه‌ها و مهمانخانه‌ها.

محتویات [نهفتن]
۱ انواع غذاخوری
۱.۱ انواع غذاخوری در فرهنگ ایرانی
۱.۱.۱ سفره‌خانه
۱.۱.۲ طباخی
۱.۱.۳ دیزی‌سرا
۱.۱.۴ چایخانه
۱.۱.۵ چلوکبابی
۲ تاریخچه رستوران
۲.۱ جستارهای وابسته
۲.۲ پیوند به بیرون
۳ منبع
انواع غذاخوری [ویرایش]



رستوران «اُو پیه دو کوشون» (پاچه خوک) در پاریس.
غذاخوری‌ها از دیدگاه نوع مشتریان، بهای خوراک‌ها و کیفیت خدمات ارایه شده، اغلب به دو دسته بخش می‌شوند، دستهٔ نخست، غذاخوری‌های بی‌تکلف و ارزان‌قیمت‌اند که بیشتر مشتریانشان از باشندگان همان محل هستند یا در همان محدوده کار می‌کنند. در این گونه غذاخوری‌ها، میهمانان مقید به رعایت آداب و رسوم ویژه‌ای نیستند و بیشتر با لباس‌های معمولی و غیر رسمی در غذاخوری حاضر می‌شوند. دستهٔ دوم غذاخوری‌های گران‌قیمت هستند. در این گونه غذاخوری‌ها، بهای خوراک‌ها و خدمات بالاست و بسته به عرف و فرهنگ جوامع گوناگون، میهمانان با پوشاک رسمی یا نیمه‌رسمی حضور می‌یابند.

ارایهٔ غذا در رستوران با همکاری همهٔ کارمندان رستوران انجام می‌شود. چینش ادوات غذاخوری، ارایهٔ منو و دریافت سفارش از میهمانان و ارایهٔ غذا به ایشان، تحویل صورت‌حساب، دریافت وجه و در پایان مرتب‌ساختن و پیراستن میز از وظایف پادو‌هاست. پخت غذا نیز از وظایف آشپزها به شمار می‌آید.

غذاخوری خویش‌یار یا سلف سرویس گونه‌ای از غذاخوری است که در آن خود میهمانان از خویشتن پذیرایی می‌کنند.∗

هم‌چنین، غذاخوری‌ها ممکن است گونهٔ ویژه‌ای از خوراک‌ها را ارایه کنند، مانند خوراک‌های دریایی، خوراک‌های گیاهی و یا خوراک‌های ویژهٔ ملت‌ها و اقوام گوناگون. (مانند رستوران ایرانی، چینی، لبنانی و ... .)

انواع غذاخوری در فرهنگ ایرانی [ویرایش]

سفره‌خانه [ویرایش]
سفره‌خانه گونه‌ای از رستوران با محیط و معماری سنتی ایرانی است که در آن خوراکهای سنتی ایرانی پخت و ارایه می‌شود.

طباخی [ویرایش]
طباخی (در اصطلاح عامیانه: کله‌پزی) گونه‌ای از غذاخوری سنتی ایرانی است که در آن غذاهای سنگین و پرحجم مانند کله‌پاچه، خوراک مغز، خوراک زبان و ... ارایه می‌شود.

دیزی‌سرا [ویرایش]
چایخانه [ویرایش]
چلوکبابی [ویرایش]
چلوکبابی محل طبخ و صرف انواع چلوکباب و خورش‌های ایرانیست.

تاریخچه رستوران [ویرایش]



رستوران «دریا»، یک چلوکبابی در سانتا آنا، کالیفرنیا.
جستارهای وابسته [ویرایش]

سفره‌خانه
فست‌فود
طباخی
صحن غذا
پیوند به بیرون [ویرایش]

^ 1. فرهنگستان زبان و ادب فارسی. نشانی اینترنتی.

منبع [ویرایش]

Wikipedia contributors, "Restaurant," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Restaurant&oldid=195475291 (accessed March 3, 2008).


رده‌های صفحه: رستوران‌هاجهانگردیانواع غذاخوری
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۲ ثانیه
خان ( rifling) به شیارهای موازی و مارپیچی در داخل لوله برخی تفنگ‌ها و دیگر جنگ‌افزارها گفته می‌شود. وجود خان باعث می‌شود که گلوله با چرخش حول محور حرک...
1 - خان (خانه، چشمه) و با این دو معنی در اوستایی، پارتی و پهلوی به کار رفته است. آپخان در پهلوی یعنی چشمه آب؛ و خان اوت مان، خان مان یعنی خانه و خانوا...
خان خانم . [ ن ْ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ،واقع در 24 هزارگزی خاوری قره آغاج و 26 هزارگزی جنوب ...
خان خانی . (حامص مرکب ) ملوک الطوایفی . رجوع به ملوک الطوایفی شود. || هرج و مرج .
خان خانان . [ ن ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه چین را گویند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری ) : خان خانان روانه گشت ز چین تا ...
خان خانان . [ ن ِ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده است بحوالی شیراز. فصیحی خوافی در حوادث 754 هَ . ق . نوشته : «در اوایل صفر بظاهر شیراز نزول فرمو...
خان خانان . [ ن ِ ] (اِخ ) محمدرحیم خان بن بیرام خان قرامانلو. پدر او با همایون پادشاه در عصر شاه طهماسب بهند رفت و در آنجا خان خانان متولد...
خان علی خان . [ ع َ ] (اِخ ) وی یکی از ریش سفیدان طایفه ٔ مافی بود که با رضاخان و پایمردی و مرافقت چند نفر دیگر از سرکردگان طایفه ٔ مافی در ...
خان جان خان . (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 10 هزارگزی شمال خاوری خرم آباد و شش هزارگزی شمال شوسه ٔ ...
خاندوران خان . [ دَ ] (اِخ ) صمصام الدوله از امرای مهم عهد محمدشاه است . او از بزرگان دربار محمد شاه هندی بوده و در جنگ نادرشاه عملیاتی از ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶۳ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.