خان
نویسه گردانی:
ḴAN
خان. میخانه و رستوران و شراب فروشی و خوری. میخانه و جایی که شراب میفروشند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۶۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
قریۀ است در 2 تا 3 کیلومتری شهر غزنی در کنار بزرگراه جنوب افغانستان که بنام فرد شناسی بنام آزاد خان یاد میشود که در سالهای تقریباً 1240 هجری شمسی در ا...
غازی گرای خان . [ گ ِ ](اِخ ) (ابن الحاج سلیم گرای خان ) یکی از خانان قرم (کریمه ) است که در آغاز خانی برادرش دولت گرای خان ، به منصب نورال...
صدیق حسن خان . [ ص َ ح َ س َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن حسن بن علی بن لطف اﷲ الحسینی مکنی به ابوالطیب . وی به سال 1248 هَ . ق . در قنوج متولد ...
ده سیاه خان . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 111 تن . آب ...
مسجد رحیم خان . [ م َ ج ِ دِ رَ ] (اِخ ) از مساجد نوبنیاد اصفهان . رجوع به اصفهان شود.
حماسه گسار خان (که حماسه شاه گِسار یا حماسه گَزَر خان هم نامیده میشود) مهمترین اثر حماسی تبت و بخش بزرگی از آسیای میانه است.[۱]
این کتاب حماسی، د...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قمشه کرم خان . [ ق ُ م ِ ش َ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت پائین . بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 14000گزی خاور رباط ماهی...
کهریز صفی خان . [ ک َ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سلگی است که در شهرستان نهاوند واقع است و 792 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)...
امام وردی خان . [ اِ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، واقع در 24 هزارگزی شمال باختر قوچان و 2 هزارگزی شما...