مار
نویسه گردانی:
MAR
تالاب - دریاچه - استخر - هر حجمی از آب که بر روی زمین باشد . ریشه از زبان نیاکان آریائی(ز. ن. آ. به انگلیسی: PIE) (PIE = Proto Indo European) ماراسپند: فرشته آب. مار: رونده – گذرنده – درگذرنده مانند رود - رود و روان و ریدن و River در انگلیسی هم ریشه
با رفتن می باشند. ماربین – مارنان – ماروانان – ماربانان – ماریانان – مارچین: دهاتی که در نزدیکی زاینده رود در اصفهان واقع شده اند. مارچوبه - مار: دهاتی که در نزدیکی اردستان واقع شده اند. مارچوییه: دهی که در نزدیکی نائین واقع شده است. ماران:دهی که در نزدیکی
شهرضا واقع شده است. مارش: بتکده ای نزدیک اصفهان - مارفانان: قلعه ای نزدیک اصفهان. مارکیوا – مارچوبه – مارگیاه - مارثون - مارنه
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
معر. [ م َ ع ِ ] (ع ص ) ناخن افتاده به چیزی که آن را رسیده باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ...