عاقول
نویسه گردانی:
ʽAQWL
(نگارش پارسی: آگول)گیاهی پر از تیغ و سبز که یکی از خوراک های شتر می باشد و شتر به آسانی آن را می خورد در سرزمین های خشک و جنوب ایران روییده می شود. گرچه واک «ع» عربی نیست و از واک های مانوی است، ولی چون امروزه از واک های ویژه ی عربی است، بهتر است واژه های پارسی با آن نوشته نشود.
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تبشین اغول . [ ت َ اُ ] (اِخ ) تبشین اغول بن هلاکو. رجوع به بتشین اغول و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 85، 103، 108، 109، 369، 370 شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اغول غایمش خاتون . [ ] (اِخ ) زوجه ٔ گیوک خان بن اوکتای قاآن بن چنگیزخان . رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی و فهرست آن شود.