اجازه ویرایش برای همه اعضا

کلام

نویسه گردانی: KLAM
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
واژاس (سنسکریت: واچاس)
واکْتو (سنسکریت)
هاسَن (سنسکریت: بْهاسَنَ)
سَمیاگ (سنسکریت: سَمیاگواچ)
واکُوید vãkovid (سنسکریت: واکُّویدَ)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
مُخلص/مُلخَصِ کلام. [مُ لَ صِ کَ] (ا. ع.) مُلخص به معنای خلاصه است، مُلخَص کلام به معنای پالوده و چکیده کلام است در اصل. لُبِّ کلام، لُبّ مطلب. مُخلَص...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اطاله کلام. اطناب سخن. سخن به درازا کشاندن. طول دادن کلام. رجوع به اطالة و اطالت شود. (منبع: لغتنامۀ دهخدا، واژۀ «اطالة»)
سخنرانی به تفصل . تضاهر به سخندانی . صحبت به اطناب
حاصل کلام . [ ص ِ ل ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) خلاصه ٔ کلام . مجمل سخن . (آنندراج ) : رنجش از هواخواهان شیوه ٔ مروّت نیست جان من مرنج از...
شیرین کلام . [ ک َ ] (ص مرکب ) شیرین گفتار. شیرین زبان . (ناظم الاطباء). شیرین سخن .خوش بیان . شیرین بیان . (یادداشت مؤلف ). شیرین گزار. شیرین گفت...
کلام جامع. [ ک َ م ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخن پرمعنی . کلامی که معنی بسیار دارد. || در اصطلاح فن بدیع، آن است که کلام مشتمل باش...
ساسی کلام . [ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان آمل است این دهستان بین دهستانهای لاله آباد گنج افروز و بندپی واقع، و ه...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.