سفر
نویسه گردانی:
SFR
معرب سپر یا سپار است از ریشه سپردن یا سپاردن یه معنای به جای دیگری رفتن - ره پیمودن - گشت و گذار کردن
از این واژه همخانواده های رهسپار - ره سپردن - سپردن - سپار
بر خلاف نوشته بیشتر فرهنگ نویسان سپر یا سپار و سپردن و سپاردن در زبان پارسی چنان ریشه و کهنگی نمایان و آشکار دارد که هرگز نمی توان واژه سفر را عربی دانست بلکه معرب واژه ای پارسی است
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
صفر کردن . [ ص ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایت از خالی کردن است ، چه صفر بمعنی خالی و تهی باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) : صفر کن ای...
اصابع صفر. [ اَ ب ِ ع ِ ص ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیخ گیاهی است به شکل کف دست . (قطر المحیط) (اقرب الموارد). گیاهی است بر شکل کف دست ،...