۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
خفت آمیز. [خ ِف ْ ف َ ] (ن مف ) موجب خفت و خواری . (فرهنگ رازی ).
عشق آمیز. [ ع ِ ] (ن مف ) آمیخته به عشق : در اثنای رقعه کلمات دلاویز و سخنان عشق آمیز درج کرد. (سندبادنامه ص 103).
ملال آمیز. [ م َ ] (ن مف مرکب ) ۞ آمیخته به ملال . توأم با ملال . رجوع به ملال شود.
نفاق آمیز. [ ن ِ ] (ن مف مرکب ) به دروغ و تزویر آمیخته : رها کن جنگ و راه صلح بگشای نفاق آمیز عذری چند بنمای .نظامی .
ننگ آمیز. [ ن َ ] (ن مف مرکب ) ننگین . آمیخته به ننگ و زشتی و بدنامی .
اغراق آمیز. [ اِ ] (ن مف مرکب ) سخن آمیخته به اغراق یا تجاوز از حد در قول یا در فعل .
نکته آمیز. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) پر از لطافت و ظرافت : خطاب نکته آمیز. (ناظم الاطباء). سخنی پر از دقایق و لطایف و اشارات .
ملالت آمیز. [ م َ ل َ ] (ن مف مرکب ) ۞ ملال آمیز. رجوع به ملال آمیز شود.
عشوه آمیز. [ ع ِش ْ وَ / وِ ](ن مف مرکب ) آمیخته به عشوه و فریب : همگان عشوه آمیز سخن میگفتند و کاری بزرگ افتاده سهل میکردند. (تاریخ بیهقی...
دردی آمیز. [ دُ ] (ن مف مرکب ) آمیخته به دردی . ناصاف . ناخالص : مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهرکه صاف این سر خم جمله دردی آمیز است .حافظ...