مار
نویسه گردانی:
MAR
به معنی اعتدال و میزان متعارف بوده است ... برای مثال به بهترین و متعادل ترین وضعیت جسمی گفته می شده... یعنی کسی را که از هر نظر سالم و متعادل بوده "مار" می خواندند و هنگامی که ناخوش بوده "بیمار" می خواندند. لفظ تیمار کردن به معنی نگهداری و غمخواری یا نگهداری از حالت مار یا تعادل بوده است.
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
معر. [ م َ ع ِ ] (ع ص ) ناخن افتاده به چیزی که آن را رسیده باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ...