اجازه ویرایش برای همه اعضا

کامل

نویسه گردانی: KAML
این واژه تازى (اربى) است و برابر پارسى آن اینهاست: اُسپور Ospur (پهلوى: کامل ، تمام ، صاحب کمال- در پهلوى اُسپوردن Ospurdan : کامل-تکمیل-تمام-مرتب کردن ، به کمال رساندن) ، اُسپوریک Ospurik (پهلوى: کامل، تکمیلى ، کمالى ، تمام- اُسپوریکى Ospuriki :پهلوى:
تمامیت، کاملیت، جامعیت) ، اَکا Aka (پهلوى: کامل ، تمام- در پهلوى اَکایى (اَکاییهْ) Akayi : کاملیت ، کمال ، تمامیت - اَکایش Akayesh (پهلوى: اَکاییشْنْ : تکمیل ، تتمیم - اَکایشنیک Akayeshnik : پهلوى : مکمل ، متمم ) ، بَوِند / بَوَندَک Bavend/Bavandak (پهلوى:
تمام ، کامل ، تکمیل ، بى نقص ، صحیح - در پهلوى: بَوِندیدنBavendidan : تکمیل-تمام-کامل کردن ) ، بونده Bundeh (پهلوى: کامل ، تمام ، تکمیل) ، پادیساریک Padisarik (پهلوى: تکمیلى ، مکمل ، کامل ، تتمیمى ) ، پرداچ Pardach (پهلوى: تمام ، تکمیل، کامل، تعهد و ...) ،
پَساخت Pasaxt (پهلوى: تکمیل ، کامل، تمام -٢: موافق، منطبق-٣: اختلاط ، تلفیق و ..) تونا Tuna (پهلوى: کامل ، تمام ، تکمیل - در پهلوى تونایى Tunayi (توناییهْ) : کاملیت ، کمال ، تمامیت - تونایش Tunayesh (توناییشْنْ : تکمیل ، تتمیم ، کامل سازى) ، دیرانا Dirana
(پهلوى: کامل، تمام ، وسیع ، مُوَسِّع ) ، در پهلوى اُسپوریهیدن Ospurihidan (سْپورّیهیتن) : تکمیل-تتمیم کردن - کمال بخشیدن - به کمال-غایت رساندن ، پارُن Paron (پهلوى : کامل ، جامع ، اصلح) ، ویسپور Vispur (پهلوى: کامل ، تمام ، جامع) ، آرَسته Araste (پارسى درى
، کامل ، مقدور ، تمام) ، پُروند Porvand (پارسى-پهلوى: کامل ، مفصل ، مبسوط) ، رساوند Rasavand (پارسى: کامل ، رسنده ، غایت رَس ) ، اَپیکاست Apikast (پهلوى: بى کاستى ، کامل ، تمام و کمال) ، بى آک Bi-ak (پارسى-پهلوى: بى عیب ، کامل ، Perfect )
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ... الجحدری . ابویحیی کامل بن طلحةالجحدری . از رجال حدیث بود به سال 145 در بصره متولد شد و در بغداد سکونت گزید و هم در ...
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) الشیخ کامل القصاب . از پیشوایان استقلال سوریه است . (1373 - 1290 هَ .ق ). رجوع به محمد کامل بن احمدبن عبدالقادر شود.
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) بهاءالدوله عبداﷲخان از نواب هند و بیت زیر از اوست :گذشت عمر که گرد سر تو میگردم هنوز گردش من گرد خاطر تو نگشت .(قاموس ا...
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) سلیمان الخوری عیسی . او راست «الحاجیات و الکمالیات » که شامل سخنرانی او در شهر حمص به سال 1908 است . (معجم المطبوعات ...
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) شیرازی . معروف به مصلح الدین و بیت زیر از اوست :شب فراق تو از خون دیده دامانم چنان پرست که نتوانم از زمین برخاست .(...
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) خلخالی . مؤلف ریاض العارفین آرد: اسم سعیدش ملک سعید از فضلای خلخال و از شعرای صاحب حال . علوم عقلی و نقلی را با تصوف...
کامل . [ م ِ ](اِخ ) شیرازی ، از شعرای شیراز و بیت زیر از اوست :مدار گرمی بازار ما بغمزه ٔ تست دمی که چشم تو خفته ست بخت ما خفته ست .(قاموس ا...
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) کاشانی ، همشیره زاده ٔمیرتقی کاشانی صاحب تذکره است و بیت زیر از اوست :هرگز به سوی من نگهش جلوه گر نشدشمشیر او بخون من...
کامل . [م ِ ] (اِخ ) (الملک ...) احمدبن خلیل برادرزاده ٔ صلاح الدین ایوبی مجاهد معروف . رجوع به الملک الکامل شود.
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ملک ... شعبان محمدبن قلاوون . رجوع به الملک الکامل در لغتنامه و شعبان (الکامل ) ابن محمد (الناصر) در اعلام زرکلی شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.