اجازه ویرایش برای همه اعضا

مسجد

نویسه گردانی: MSJD
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) آن را از واژه پهلوى مَزْگِت Mazget (در کردى میزگَت-میزگیت Mizgit-Mizgat) برداشته و معرب نموده و ساخته اند: المسجد ... برخلاف چیزى که غالب مردم فکر میکنند این واژه از ریشه سَجَدَ نیست بلکه کاملاً برعکس
، تازیان (اربان) وقتى این واژه را گرفته و مسجد را ساختند آن را بر وزن مَفعِل تصور کردند و ریشه س.ج.د را از آن بیرون کشیدند و ساخته اند: مسجد ، مساجد، سجدة ، سجود ، سجّاد ، ساجد ، أسجدَ إسجاد ، سواجد ، سَجَدَ یسجدُ و ...!!!!! دیگر همتایان این واژه در پارسى
اینهاست: اَسْپادانا Aspadana (پهلوى: پرستشگاه ، عبادتگاه ، سجده گاه) ، کَرتَکمان Kartakman (پهلوى: پرستشگاه، معبد ، محل سجود) ، پرستشگاه Parasteshgah - پرستشکده Parasteshkadeh ، ستایشگاه Setayeshgah - ستایشکدهSetayeshkadeh ، یَزِشگاه-یسناگاه Yazeshgah - Yasnagah
(پیشنهادى: جاى ستایش ، جاى عبادت، عبادتگاه) ، شیدونگاه Shidungah (پهلوى: شیتون کاس : شیتون/شیدون(شیتونتن: عبادت کردن، پرستش کردن) + گاه: عبادتگاه، معبد ، محل عبادت)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
مسجد پیش . [ م َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماسوله بخش مرکزی شهرستان فومن . واقع در 18هزارگزی مغرب فومن . آب آن از رود پلنگ و چشمه و ...
قره مسجد. [ ق َ رَ م َ ج ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری سراب و 8 هزارگزی شوسه ٔ اردب...
مسجد خیف . [ م َ ج ِ دِ خ َ ] (اِخ ) مسجد الخیف در منی : مسجد خیف هم بطرف غربی مسجدالحرام است . (نزهةالقلوب ج 3 ص 8). چون آفتاب طلوع کند ب...
مسجد سید. [ م َ ج ِ دِ س َ / س ِی ْ ی ِ ] (اِخ ) از مساجد قرن سیزدهم هجری اصفهان . رجوع به اصفهان شود.
مسجد شاه . [ م َ ج ِ دِ ] (اِخ ) یا مسجد عباسی ، از مساجد عهد شاه عباس اول صفوی در اصفهان . رجوع به اصفهان و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ...
مسجد شاه . [ م َ ج ِ دِ ] (اِخ ) رجوع به طهران و قزوین در ردیفهای خود و جغرافیای سیاسی کیهان شود.
مسجد علی . [ م َ ج ِ دِ ع َ ] (اِخ ) از بناهای سلطان سنجر در اصفهان . رجوع به اصفهان شود.
مسجد عمر.[ م َ ج ِ دِ ع ُ م َ ] (اِخ ) رجوع به مسجد اقصی شود.
مسجد قبا. [ م َ ج ِ دِ ق ُ ] (اِخ ) مسجدی به حجاز : صد کمر آن قوم بسته بر قَبابهر هدم مسجد اهل قُبا. مولوی (مثنوی ).رجوع به قُبا و مسجدالتقو...
مسجد کبود. [ م َ ج ِ دِ ک َ ] (اِخ ) مسجدی است در تبریز که اکنون خرابه های آن باقی است و از جمله آثار تاریخی ایران است و در سنه ٔ 870 هَ ....
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۱ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۹/۰۲/۱۲
0
0

مَئِثَ-چیت اوستایی به معنی محل آگاهی برای مسجد قابل توجه است و منطقی تر از محل سجدهٔ عربی است.

جواد مفرد کهلان
۱۳۹۹/۰۲/۱۲
0
0

مَئِثَ- گاث اوستایی به معنی محل خواندن نیایش برای مسجد قابل توجه است و منطقی تر از محل سجدهٔ عربی است. در لغت نامه های قدیمی به صورت مزگت بدان اشاره شده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.