اجازه ویرایش برای همه اعضا

محلی

نویسه گردانی: MḤLY
محل واژه ای عربی است که پسوند پارسی «ی» به آن افزوده شده است و پارسی جایگزین، این می باشد: اتاگژان ōtâgžân (سغدی: ōtâkcâni) **** علی محمد عالیقدر 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
بی محلی . [ م َ ح َل ْ لی / م َ ح َ ] (حامص مرکب ) بی اعتنائی و ناپذیرایی . (ناظم الاطباء).- بی محلی کردن ؛ بی اعتنایی کردن . اعتنا نکردن بقص...
علی محلی . [ ع َ ی ِ م َ ح َل ْ لی ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره ٔ کندی محلی سخاوی مالکی . ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحس...
علی محلی . [ ع َ ی ِ م َ ح َل ْ لی ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ بهرمسی محلی شافعی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابومحمد. شاعر بود و در سال 765 ...
علی محلی . [ ع َ ی ِ م َ ح َل ْ لی ] (اِخ ) ابن محمدبن عیسی دمشقی محلی نمراوی شافعی . مشهور به قطبی و ملقب به علاءالدین . رجوع به علی ق...
اسعد محلی . [ اَ ع َ دِ م َ ح َل ْ لی ] (اِخ ) رجوع به اسعدالدین یعقوب ... و قاموس الاعلام ترکی شود.
چوپان محلی . [ م َ ح َل ْ لی ] (اِخ ) رجوع به چوپان محله شود.
حسین محلی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ ح َل ْ لی ] (اِخ ) ابن محمد مصری شافعی فقیه فرضی ریاضی . او راست : فتح البریة علی متن السخاویة و الافصاح و جز...
زبان محلی . [ زَ ن ِ م َ ح َل ْ لی ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبان مخصوصی که در یک ده یا بلوک باشد. (فرهنگ نظام ). رجوع به زبان ولایتی شود...
جایگاه واژگان در نحو عربی، جایگاه کلمه در جمله، نقش واژه در جمله؛ مانند فاعل، مفعول به و ... معمولا به این صورت به کار می رود: «.... محلي از اعراب ند...
جلال الدین محلی . [ ج َ لُدْ د ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمدبن ابراهیم بن احمد شافعی مکنی به ابوعبداﷲ از دانشمندان بزرگ شافعی است که در فقه ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.