آثار
نویسه گردانی:
ʼAṮAR
این واژه عربی است و آریایی جایگزین، این است: پدان padân (پدا. «سنسکریت»: اثر + «ان») **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اسعر. [ اَ ع َ ] (اِخ ) لقب عبید مولای زیدبن صوحان است . (منتهی الارب ).
گاو عصار. [ وِ ع َ ص ْ صا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گاوی که چشم او را بندند و همیشه در یکجا دور زند. (مثل ...) در مورد کسی گفته شود که کار بی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علی عصار. [ ع َ ی ِ ع َص ْ صا ] (اِخ ) ابن شاهک عصار ضریر بیهقی . رجوع به علی بیهقی (ابن شاهک ...) شود.
عصار تبریزی . [ ع َص ْ صا رِ ت َ ] (اِخ ) خواجه محمد عصار تبریزی . از مداحان شیخ اویس ایلکانی است ، و غیر از این پادشاه امرای دیگر را نیز مدح ...
هلال بن اسعر. [ هَِ ل ِ ن ِ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن خالد المازنی . شاعرمشهور دوره ٔ اموی . مردی شجاع و جنگی بود. عمری درازیافت و مدتی از عمر خود ر...