اجازه ویرایش برای همه اعضا

امر

نویسه گردانی: ʼMR
(= دستور) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ پیژ peyž (مانوی: peys)، 2ـ راشن râŝan (اوستایی)، 3ـ آژنا âžnâ (سنسکریت: âjnâ)، 4ـ فرمان farmân، دستور dastur (پارسی نو)، 5ـ ایسانا ïsânâ (سنسکریت: ïśana) 6ـ چشاپ caŝâp (سغدی: caxŝâpat).****فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ٔ درزیه است مقیم در جبل حوران . اصل آن عشیره از آل ایوب به جبل اعلی از توابع حلب بوده است . (از معجم قبائل ...
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای است که معروف به عیال عامرند. (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از قبیله سُبَیع مقیم عارض . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ٔ بزرگی است از فضل از طوقه از بنی صخره یکی از قبائل بادیه ٔ شرق اردن . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از کلاب بن ربیعةبن عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن منصوربن عکرمةبن خصفةبن قیس بن عَیلان از عدنانیه . (...
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از آل ربیعه به شام و منزل و مأوای آنان در بادیة الشام است . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از سعدبن عمربن خُزاعةبن ربیعةبن حارثةبن عمرو مُزَیقیاء از غسان از ازد از قحطانیه . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) قبیله ای است از بنی ضَیّه از عدنانیه . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای است از آل عمر از آل کثیر یکی از قبائل حضرموت . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از خفاجةبن عمربن عُقیل بن کعب بن ربیعةبن عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن بن منصوربن عکرمةبن خصفةبن قی...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.