لو
نویسه گردانی:
LW
lu ـ پسوندی که نشانگر دارندگی است. این پسوند در زبان سنسکریت به کار می رفته است. مانند: ابهی دهیالو ábhidhyâlu بسیار آزمند ـ حریص. در پارسی: پشم، پشمالو. (پشم - آ- لو). فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
ملحم لو. [ م َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلوست که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
موسی لو. [سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر واقع در 21 هزارگزی کنار شوسه ٔ تبریز به اهر با 561 تن سکنه . آب آن از ...
رحیم لو. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل . سکنه ٔ آن 118 تن . آب آن از چشمه . محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوب است...
صادق لو. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان ، 52000گزی جنوب خاوری رزن ، 2000گزی جنوب راه عمومی فامنین به نوبران . ت...
صادق لو. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، 25000گزی جنوب باختری اردبیل ، 15000گزی شوسه ٔ اردبیل به تبریز. کوهس...
صلاح لو. [ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل در 25هزارگزی شمال باختری گرمی و 15هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به ...
عاشق لو. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 26هزار و پانصدگزی جنوب باختری خداآفرین و 30 هزارو پانصد...
حاجی لو. (اِخ ) یکی از بلوکات همدان . حدّشمالی آن مهربان و سردرود و شرقی درگزین (درجزین ) وجنوبی چاربلوک و غربی مهربان و خدابنده لواست . ا...
حمزه لو. [ ح َ زَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غنی بیگلو بخش ماه نشان شهرستان زنجان . کوهستانی و سردسیر و دارای 124 تن سکنه است . از رودخانه ٔ چهر...
خامس لو. [ م ِ ] (اِخ ) از ایلات اطراف اردبیل . و مرکب از 300 خانوار است که در قره شیخ لو مسکن دارند. ییلاقشان باقرلو و قشلاقشان مغان است ، ...