اجازه ویرایش برای همه اعضا

کان

نویسه گردانی: KAN
کان(به فرانسوی: Caen)[۱] مرکز استان نرماندی سفلی فرانسه است. این شهر در فاصله ۱۵ کیلومتر (۹٫۳ مایل) از کانال انگلیس قرار دارد. در این شهر بناهای تاریخی متعلق به دوره ویلیام اول انگلستان وجود دارد که محل دفن وی نیز هست. بخش بزرگی از شهر نیز در سال ۱۹۴۴ و در طی جنگ نرماندی آسیب دید. جمعیت این شهر ۱۱۲۷۹۰ و مساحت آن ۲۵٫۷۰ کیلومتر مربع است. ویکی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
کوه کان . (نف مرکب ) یعنی کوهکن و کان به معنی کنده نیز آمده و به فتح کاف مرادف کن ، لیکن از ضرورت شعر است . (آنندراج ). کوهکن . کهکان . (...
ادره کان . [ ] (اِخ ) (قریه ٔ...) قریه ای بمسافت کمی در شمال مرو است .
باده کان . [ دَ ] (اِخ ) قریه ای است به شش فرسنگ ونیمی جنوب شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
پیله کان . [ ل َ / ل ِ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین بخش رزن [ رَ زَ ] شهرستان همدان واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن و 2 هزارگزی ج...
فقیه کان . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش رزاب شهرستان سنندج ، دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کان یسار. [ی َ ] (ص مرکب ) توانگر و مالدار. || صاحب جمعیت بسیار. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بکنایت یعنی بسیار بخشنده ، مثل کان ...
گشنه کان . [ گ ُ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی مغرب اصطهبانات . (فارسنامه ٔ ناصری ).
گشنه کان .[ گ ُ ن َ ] (اِخ ) پنج فرسنگی مشرق شیراز محصول شتوی آن دیمی است و صیفی آن از آب چاه اندک شور و تنباکوی آن شهرتی دارد. (فارسنا...
گندم کان . [ گ َ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش حومه ٔ شهرستان ایرانشهر که در 4000گزی جنوب ایرانشهر و 3000 گزی شوسه ٔ ایرانشهر به بمپور و...
کان کندن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استخراج معدن . کاوش کان . رجوع به ترکیبات کان شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.