اجازه ویرایش برای همه اعضا

گرم

نویسه گردانی: GRM
گرم (گَرَم). (حرف ربط و شرط+« مََ »، مخفف «من » + را) مجموعا مخفف اگر مرا. ************************ گر. [ گ َ ] (حرف ربط و شرط) مخفف اگر، و کلمه شرطیه است . کردی گر ۞ (اگر). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین).******************** مرا. [ م َ ] (از « مََ »، مخفف «من » + را) من را. برای من . به من . مرا به دو صورت استعمال شده است : صورت مفعولی و صورت مسندالیهی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
گرم رود. [ گ َ ] (اِخ ) از جمله ٔ دهات ساری است . (ترجمه ٔ سفرنانه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 162).
گرم رود. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در 18500گزی جنوب خاوری ساری ، شمال دره ٔ زارم رود. م...
گرم ران . [گ َ ] (نف مرکب ) تیزران . (آنندراج ). چابک و تیزرو.
گرم دان . [ گ َ ] (اِ) قسمی از میوه باشد. (آنندراج ).
گرم دره . [ گ َ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تنگ گزی بخش ارول شهرستان شهرکرد، واقع در 15 هزارگزی شمال باختر ارول و 50 هزارگزی تا راه عم...
گرم دره . [ گ َ دَ رِ ] (اِخ )دهی است از دهستان لار بخش حومه ٔ شهرستان شهرکرد، واقع در 36 هزارگزی شمال شهرکرد و 6 هزارگزی راه موسی آباد به ن...
گرم دره . [ گ َ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش کرج شهرستان تهران ، واقع در8 هزارگزی جنوب خاور کرج . هوای آن معتدل . دارای 290...
گرم دره . [ گ َ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه ٔ شهرستان خوی ، واقع در چهل هزاروپانصدگزی شمال باختری خوی و سه هزاروپانصد...
گرم گاه . [ گ َ ] (اِ مرکب ) میان روز باشد که هوا در نهایت گرمی است . (برهان ) (انجمن آرا)(آنندراج ). هاجِره . (منتهی الارب ). غائِره . (ملخص ا...
گرم کین . [ گ َ ] (ص مرکب ) کنایه از دشمن قوی . (آنندراج ). آنکه کینه اش قوی بود : سردنفس بود سگ گرم کین روبه از آن دوخت مگر پوستین . نظامی...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.