اجازه ویرایش برای همه اعضا

آسیب

نویسه گردانی: ʼASYB
آسیب. (ا. فا). "چون دو کس بهم رسند و دوش بر هم زنند آنرا آسیب خوانند. لغت فرس اسدی طوسی. اندوهم از آن است که یک روز مفاجا آسیبی از این دل بفتد بر جگر آید. فرخی . ////////////////////////////////////////////////////////////// آسیب /'āsib/ (اسم) ۱. هر عیب، نقص، یا جراحت که به سبب عاملی مانند ضربه ایجاد می‌شود؛ صدمه. ۲. تماس؛ سایش. فرهنگ فارسی عمید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عصیب . [ ع َ ] (ع ص ) سخت دشوار. (ترجمان القرآن جرجانی ). سخت و دشوار. (دهار): یوم عصیب ؛ روز سخت گرم یا روز سخت . (منتهی الارب ) (اقرب المو...
عصیب . [ ع ُ ص َ ] (اِخ ) جائی است به بلاد مزینه . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
اثیب . [ اَ ] (اِخ ) آبی است خُرد در رمل الضّاحی نزدیک رَمّان در جانب سَلمی (یکی از دو کوه ). (معجم البلدان ) (مراصد).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.