اجازه ویرایش برای همه اعضا

طعنه

نویسه گردانی: ṬʽNH
طعنه /ta'ne/ ۱. سخن کنایه‌آمیز که معمولاً به منظور توهین، تمسخر، و سرزنش بر زبان می‌آید. ۲. (اسم مصدر) [قدیمی] سرزنش؛ بدگویی: ◻︎ دو دوست با هم اگر یک‌دلند در همه حال / هزار طعنهٴ دشمن به نیم‌جو نخرند (ابن‌یمین: ۳۸۲). ⟨ طعنه ‌زدن: (مصدر لازم) ۱. سرزنش کردن؛ ملامت کردن. ۲. گوشه و کنایه زدن: ◻︎ همه حمال عیب خویشتنیم / طعنه بر عیب دیگران چه زنیم (سعدی: لغت‌نامه: طعنه زدن). فرهنگ فارسی عمید +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++دَر آن بَساط که حُسن تو جِلوه آغازَد مَجالِ طعنه بَدبین و بَدپَسَند مَباد حافظ +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ مترادف و متضاد ۱. بدگویی، سرزنش، شماتت، طعن، لوم، ملامت، نیش و کنایه ۲. سرزنش کردن ۳. نیزه زنی، ضربت نیزه فعل بن گذشته: طعنه زد بن حال: طعنه زن
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تانه شیلوه . [ ] (اِخ ) محل داخل شدن شیلوه یکی از مرز و بوم افرائیم میباشد. (صحیفه ٔ یوشع 16:6). بعضی آن را شیلو و دیگران خرابه ٔ ثعله دا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.