آتشکده فارس آذر فرنبغ
نویسه گردانی:
ʼATŠKDH FARS ʼAḎR FRNBḠ
فرنبغ. [ فَ رَم بَ ] (اِخ ) از: فَر(به معنی شکوه ) + بغ (به معنی خدا). نام یکی از سه آتشکده بزرگ ایران کهن و به معنی آتش شکوه خدایی است. محل این آتشکده کاریان فارس بوده است. (از خرده اوستا ص 139). سینه گو شعله آتشکده فارس بِکَش دیده گو آبِ رُخ دجله بَغداد بِبَر حافظ. ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ || آذرفرنبغ. به باور زرتشتیان یکی از سه آتش مقدس روحانی است که برای حفظ جهان آفریده شده و آتش های دیگر از این سه زاده است و آن دوی دیگر آذرگشنسب و آذر برزین مهر است. تل آتشکده کاریان یا آذرفرنبغ با ارتفاع تقریبی ۲۰ متر در مسیر کاریان، از دهستان هرم و کاریان، بخش جویم، شهرستان لار در استان فارس و در ۴۲ کیلومتری جنوب غربی جویم در نیمه راه بندر سیراف و دارابگرد قرار دارد. نقشه اصلی این آتشکده به شکل ذوزنقه بوده که اضلاع جلویی آن در حدود ۵ متر عرض و ۷ متر ارتفاع دارند. در جلو این ضلع سکویی به ارتفاع ۵٫۱ متر از سطح زمین واقع شدهاست. برفراز این سکو در ارتفاع ۳متری بر روی دیواره حفرهای مثلثی شکل وجود دارد. مصالح به کار رفته در دیواره این آتشکده آجر و گِل میباشد. بر روی صفهٔ آتشکده آثاری از راهرو و اتاق دیده میشود که به درون فرو ریختهاست. این آتشکده یکی از بزرگ ترین و مهمترین آتشکده در زمان ساسانیان بوده و یکی از مهمترین آتشهای سه گانه زردشتی که مختص موبدان بوده، در آن جا میسوختهاست. ساسان نیای اردشیر بابکان تولیت این آتشکده را بر عهده داشته و ساسانیان همواره علاقه خاصی به این آتشکده داشتهاند. بر آن کتیبهای به زبان پهلوی نگاشتهاند که سی هزار دینار هزینه ساخت آن شدهاست. منابع [ویرایش] آتشکده، نشریه انجمن ادب دبیرستان حکمت، ۱۳۴۳، ص ۹۷ آناهیتا در اسطورههای ایرانی، سوزان کویری، انتشارات جمال الحق، ۱۳۷۵، ص ۱۰۳ اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، نشر تابان، تهران، ۱۳۶۴، ص ۹۲ ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستین سن، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۷، ص ۱۸۹ لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، ج ۱، ص ۳۶، ج ۱۰، ص ۱۵۰۸۸، ج ۱۱، ص ۱۵۸۵۸ [نمایش] ن • ب • و اماکن تاریخی شهرستان لارستان [نمایش] ن • ب • و استان فارس ردههای صفحه: • شهرستان لارستان • جایهای استان فارس • آتشکدهها • بناهای تاریخی استان فارس • آتشکدههای تاریخی شهرستان لارستان • آثار ملی ایران • تلهای تاریخی شهرستان لارستان • آثار دوران پس از اسلام در شهرستان لارستان از ویکی پدیا +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ همچنین: آتشکده کاریان در شهر فیروز آباد (یا در دهستان هرم و کاریان) در ۱۲۰ کیلومتری شیراز قرار دارد. آتشکده کاریان که نام دیگر آن آتشکده آذرفرنبغ یا آذر خورداد است به معنی آتش فره ایزدی است و اِختصاص به موبدان داشت. این آتشکده در زمان اردشیر بابکان بنا شده و بعد از حمله تازیان (اعراب سعودی) آتش آن به عقداى یزد متقل شده و تا ۷۰۰ سال در آنجا از آن نگهدارى میشد. پس از آن به اردکان یزد جا به جا میشود و سال ۱۳۱۸ شمسی به آتشکده شهر یزد برده میشود که تا به امروز همچنان در آن افروخته است. مکان آتشکده کاریان در شهر فیروز آباد یا اردشیر خُره یا اردشیر خوره در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شیراز است و کاخ بزرگ آن که توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخته شده بود هم اکنون فرو ریخته است. اردشیر به همین جهت نام شهر را ارتخشر خوره ( ارت خشتر) نامید که به معنی شهر شکوه و جلال اردشیر است. کلمه خوره به معنی فر و شکوه و جلال است. شهر گور یا فیروز آباد نیز بعدها نام گرفت . این مکان از زیارتگاه های بزرگ مردمان فلات ایران بوده است . فخر الدین اسعد گرگانی در داستان ويس و رامین که به دوره شاهنشاهی اشکانیان مربوط است چنین آورده: به خاصه زین دل بدبخت رامین —– که آتشگاه خرداد است و برزین گویند اردشیر شاه پس از ساخت کاخ خود آتش چند هزار ساله فرنبغ را از کاریان بدینجا آورد؛ اردشیر بابکان، بازپس گیرنده ایران از دشمنان و بنیانگذار ساسانیان بوده و جدش ساسان، متولی آتش فرنبغ بوده و این آتش نزد ساسانیان جایگاه ویژه ای داشته است. منابع : • آتشکده، نشریه انجمن ادب دبیرستان حکمت، ۱۳۴۳، ص ۹۷ • آناهیتا در اسطورههای ایرانی، سوزان کویری، انتشارات جمال الحق، ۱۳۷۵، ص ۱۰۳ • اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، نشر تابان، تهران، ۱۳۶۴، ص ۹۲ • ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستین سن، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۷، ص ۱۸۹ • لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، ج ۱، ص ۳۶، ج ۱۰، ص ۱۵۰۸۸، ج ۱۱، ص ۱۵۸۵۸ • http://www.beytoote.com/iran/bastani/firetemple-karyan.html • http://ariarman.org/HOLY-FIRE-OF-IRANIAN-AZAR-IRAN.htm .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.