اجازه ویرایش برای همه اعضا

جل

نویسه گردانی: JL
jol این واژه در سنسکریت چل col (پوشاندن) بوده و با آن این واژه ها ساخته شده است: چله= cola پوشاک، لباس. چلندودکه= colonduka دستار، عمامه. چلکه= colakla ژاکت، بلوز. چلکین= colakin سوار زره پوش.***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
جَلّ الخالِق. (عبارت عربی) الف. (معنی لغوی) بزرگ است خلق کننده، بزرگ است آفریدگار (رجوع شود به «خالق»). ب. (معنی مصطلح) عبارتی است که ایرانیان در ه...
جل الخالق /jallalxāleq/ (شبه جمله) [عربی (= بزرگ است آفریدگار)] هنگام تعجب گفته می‌شود. فرهنگ فارسی عمید |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||...
جل درکشیده . [ ج ُ دَ ک َ /ک ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) پوشیده در جل : وین مرکب سرای بقا را به رغم خصم جل درکشیده پیش در او کشیده ام .خاقانی .
جل آخوندمحله . [ ج َ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار واقع در یکهزارگزی آخوندمحله . این ده چهل تن سکنه دار...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.