کند
نویسه گردانی:
KND
کند (کُ) (ص .) 1 - مقابلِ تیز و تند. 2 - کودن و نادان . 3 - دلیر و پهلوان. فرهنگ فارسی معین. ////////////////////////////////////////////////////////// وِرا کُندرو خواندندی بنام به کُندی زدی پیش بیداد گام /////////////////////////////////////////////////////// حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی.
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 25هزارگزی خاوری بوکان ، با 799 تن سکنه . آب آن از چشم...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ](اِخ ) (خانه برق ) دهی است از دهستان بناجوی بخش بناب شهرستان مراغه ، واقع در 6هزارگزی جنوب بناب ، با 339 تن سکنه . آب ...
ینگی کند. [ ی ِک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان شهرستان خلخال ، واقع در 13هزارگزی جنوب آغ کند. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش اسکوی شهرستان تبریز، واقع در 11هزارگزی شمال سردرود، با 365 تن سکنه . آب آن از چشم...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار، واقع در 32000گزی جنوب باختری حسن آباد سوگند و 2000گزی علی شاه ، با 25...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قراتوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 31000گزی شمال خاوری دیواندره و 5000گزی دراسب ...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیمینه رود بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، واقع در 12000گزی باختر قصبه ٔ بهار، کنار جاده ٔ شوسه ٔ ش...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وفرقان بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 220هزارگزی باختری ساوه و یکهزارگزی راه عمومی دهستان ...
ینگی کند. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، واقع در 39000گزی جنوب ابهر و 12000گزی راه عمومی قیدار به آب...
لوره کند. [ رَ ک َ ] (اِ مرکب ) لور و کند : حاسد که بیند این سخن همچو شیر و می سرکه نماید آن سخن لوره کند او.خاقانی .