قمری
نویسه گردانی:
QMRY
سراجالدین قُمری آمُلی معروف به سراج قمری یا قمری آملی (زادهٔ میانههای سدهٔ ششم قمری در آمل- درگذشتهٔ ۶۲۵ ق.)، از شاعران پارسیگوی نیمه دوم سدهٔ ششم و اوایل سدهٔ هفتم است. برخی او را خوارزمی و بعضی گرگانی دانستهاند ولی غالباً او را آملی میدانند. وی با عمادی شهریاری و کمال اسماعیل همروزگار بوده و مداحی سلطان غیاثالدین ملکشاه خوارزمی را مینمودهاست. دیوان سراج قمری سیزده هزار بیت دارد و سرایندهای هجوگو و بذلهپرداز است. از سراج قمری حدود ۲۰۰ رباعی برجای ماندهاست که برخی از آنها در ردهٔ خمریات جای میگیرد. سرودههای او دربرگیرندهٔ قصیدهها و قطعات و رباعیات است و یک «کارنامه» هم دارد که در قالب مثنوی است. در برخی منابع، او را شاگرد امام فخر رازی و استاد خواجه نصیرالدین طوسی دانستهاند. سراج آملی قصیدهای نیز در ستایش صوفی نامور روزگار خود، سیفالدین باخرزی (درگذشتهٔ ۶۲۹ ق) دارد و در آن آرزوی دیدار او را کردهاست. دیوان سراج الدین قمری آملی در سال ۱۳۶۸ به تصحیح دکتر یدالله شکری به چاپ رسید که اساس آن دستنویسی است که عمر بن محمد لالای مروزی آن را در جمادیالاول سال ۷۱۶ ق نوشتهاست و اکنون در کتابخانه چستربیتی ایرلند نگهداری میشود. این دیوان دربردارنده ۷۰۰۰ بیت شعر است. در بخش رباعیات این دیوان، ۱۴ رباعی از امامی هروی نیز داخل رباعیات سراج الدین شده و از چشم مصحح دیوان او پوشیده ماندهاست. نمونه شعر[ویرایش] من مِی خورم و هرکه چو من اهل بود می خوردن من به نزد او سهل بود می خوردن من حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود رساله چنگ[ویرایش] رساله چنگ از سراج الدین قمری آملی (متوفی ۶۲۵ قمری) که آن را به نظم و نثر مسجع ساخته است. رساله در موضوع آواز خوش و غم انگیز چنگ است که چگونه حالات و هیجانات درونی انسان را میتوان در آن پدید آورد. ازین رساله یک نسخه استنساخ شده در سال ۷۴۵ به خط نسخ ریز آراسته در موزه تاشکند به شماره ۴۰۲۱ نگهداری میشود و هنوز به جهان علم شناسانده نشدهاست. آرامگاه[ویرایش] آرامگاه او را در ترکیه یا چرنداب می دانند. ولی شواهد نشان میدهد او را بعد از مرگ در چرانداب مقبرةالوزرا دفن کردهاند. منابع[ویرایش] سراج الدین قمری آملی، تصحیحکننده: یدالله شکری، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم ۱۳۷۹، شابک: ۹۶۴۰۰۰۵۸۷۸ لغتنامهٔ دهخدا، به نقل از مجمعالفصحاء ج ۱ ص ۴۷۷. کویر، م. تاریخ طنز در ایران، استکهلم، انتشارات آرش، ۱۹۹۷. ص۴۰. شابک: ۹۱۸۷۵۲۸۷۴۶ هزل کده سراج قری رسالههای موسیقی گسترشنبو ادبیات فارسی ردهها: اهالی آمل خاکسپاریها در مقبرةالوزرا درگذشتگان ۶۲۵ (قمری)شاعران فارسیزبان سده ۶ (قمری)شاعران فارسیزبان سده ۷ (قمری)شاعران مرد اهل ایران این صفحه آخرینبار در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸ ساعت ۱۳:۵۵ ویرایش شدهاست.
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قمر واژه ای عربی است که پسوند پارسی «ی» به آن افزوده شده است و جایگزین پارسی اش این است: ماوانگی mâvângi (اوستایی: mâvangh + ی). پس به جای ماه قمری بن...
دور قمری ؛ دور آخر کواکب سیاره، چه دور هر کوکبی را هفت هزار سال دانند هزار سال به خودی خود صاحب عمل باشد و شش هزار سال به مشارکت شش کوکب دیگر و آدم پد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حسن قمری . [ ح َ س َ ن ِ ق َ م َ ] (اِخ ) ابن نوح مکنی به ابومنصور بخاری پزشک . درگذشته ٔ 380 هَ . ق . او راست : «امراض الصدر» و هشت کتاب طبی ...
سال قمری . [ ل ِ ق َ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اما سال اصطلاحی آن است که بنهادن مردمان که ۞ دوازده بار چند ماه طبیعی است و اندازه ٔ...
شمسی قمری . [ ش َ ق َ م َ ] (اِ مرکب ) انعامی که رؤسای دولتی بواسطه ٔ تفاوت سال قمری با شمسی اخذ کرده اند به دوران قاجاریه . (ناظم الاطبا...
نظام قمری .[ ن ِ م ِ ق ُ ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین قمری شود.
قمری آملی . [ ق ُ ی ِ م ُ ] (اِخ ) سراج الدین . ازشاعران است . در احوال او اختلاف است . بعضی او را خوارزمی و بعضی جرجانی دانند و غالباً گویند ...
تاریخ قمری . [ خ ِ ق َ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل کلمه ٔ سنه آرد: ماه قمری حقیقی عبارتست از زمان جدا...
قمری مازندرانی . [ ق َ م َ ی ِ زَ دَ ] (اِخ ) زیادبن عمر جرجانی ، مکنی به ابوالقاسم شاعر و مادح شمس المعالی قابوس است . تقی اوحدی گفته که ا...