اجازه ویرایش برای همه اعضا

قرا

نویسه گردانی: QRʼ
قُرا، اولین گروهی از اعراب بودند که در جنگ‌های صدر اسلام علیه ساسانیان وارد کارزار شده بودند و آنها، زمین‌های حاصل‌خیز ناحیه سواد کوفه، که رها شده بود، را اشغال کرده‌ بودند. اما این گروه‌های روستانشین را بعضی از تاریخ‌نگاران متاخر اسلامی، «قاریان قرآن» خواندند؛ و این معنا، با گذشت زمان، معنای متداول و پذیرفته شده واژه «قُرا» گشت.[۱] لفظ قُرا (مفرد: قاری) در تاریخ‌نگاری عربی، نخستین بار به گروهی از عراقی‌هایی اطلاق گشت که علیه عثمان شوریده بودند و پس از آن علیه علی شوریدند که در نتیجه آن، علی حکمیت را پذیرفت. در اروپا، قُرا به معنی «قاریان قرآن» متداول گشت.[۲] برونو، اولین مورخ اروپایی بود که سعی کرد تا نقش قُرا را به صورت گروه مستقلی از درون گروه ناهمگن خوارج نشان دهد؛ که بخشی از ایده برونو توسط ولهاوزن رد گشت.[۲] در زمان خلافت عثمان گروه قُرا، جنگجویان آغازینی از قبایل کوچک بودند که سیاست‌های عثمان آزرده گشته بودند و حس می‌کردند که با سیاست‌های قدرتمندسازی رئیس‌های قبایل سنتی، امتیازات آنها در خطر قرار گرفته است.[۳] با سیاست‌های تبعیض‌آمیز عثمان، زمین‌های سواد، از چنگ آنها در آمد. این گروه، نخستین گروهی بود که علیه خلافت عثمان شورید و در جریان قتل عثمان، رهبری معترضین، به دست این گروه بود.[۴] در زمان خلافت علی علی وارد بصره شد و پول‌های بیت‌المال را به طور مساوی میان طرفدارانش تقسیم کرد. این عمل او، نشانگر عدالت و برابری‌طلبی مسلمین بود؛ مسلمانانی که در آغاز اسلام، برای آن جهاد کردند و مسلمانانی که بعدها در جنگ‌های آن شرکت جستند. او عبدالله بن عباس را به عنوان فرماندار بصره منصوب کرد تا حمایت کوفه را علیه معاویه کسب کند. او در کسب ائتلاف گسترده موفق بود؛ چنان‌که دو گروه قُرا و قبایل سنتی را به گروه خود ملحق کرد. گروه قُرا، علی را آخرین امیدشان برای بازپس‌گیری قدرت‌شان می‌دیدند و گروه‌های سنتی، که به خاطر سیاستِ برابرخواهانه علی در تقسیم غنائم، به گروه او پیوسته بودند. از میان این گروه‌ها، می‌توان به عمار بن یاسر (مهاجر)، قیس بن سعد بن عباده (انصار)، مالک اشتر نخعی (گروه قُرا) و اشعث بن قیس کندی (از رهبران سابق اهل رده که بعدها در زمره رهبران قبایل کوفی درآمد) اشاره کرد.[۵] در زمان توقف جنگ صفین، بیشتر افراد سپاه علی به حَکَمیت تن دادند؛ نماینده سوری‌ها (از شام)، عمر بن عاص بود. در حالی که نماینده عراقی‌ها (سپاه علی) هنوز مشخص نبود. در سپاه علی، دو دستگی پیش آمد. اشعر بن قیس و قُرا، از حکم علی سرباز زدند و با رد مالک اشتر و عبدالله بن عباس، بر روی ابوموسی اشعری پافشاری کردند. ابوموسی اشعری، مخالف علی بود، چرا که از مدت‌ها قبلتر، مردم را از همراهی علی بازداشته بود. ابوموسی اشعری مورد علاقه قرا بود، چرا که او بر سیاست مسامحه‌ اش پافشاری کرده بود، در حالی که اشعث بن قیص امید داشت تا با کش دادن مذاکرات بین علی و معاویه، او بتواند قدرت سابق خود را بدست آورد. در نهایت، علی ابوموسی اشعری را به عنوان نماینده پذیرفت.[۶] پانویس دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۵۱. Nagel, T.. "Ḳurrāʾ." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs. Brill Online, 2016. Reference. 18 March 2016 http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/kurra-SIM_4547,First[پیوند مرده] appeared online: 2012,First Print Edition: isbn: 9789004161214, 1960-2007 Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB I. Life، pp. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۵۱–۵۳. Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB I. Life، pp. Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB I. Life، pp. جستارهای وابسته خلافت علی بن ابی طالب علی بن ابی طالب عثمان بن عفان منابع Poonawala, I. K (1982). "ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB I. Life". Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 17 March 2016. دفتری، فرهاد (۱۳۷۵). تاریخ و عقاید اسماعیلیه. ترجمهٔ فریدون بدره‌ای. تهران: فرزان روز. مادلونگ، ویلفرد (۱۳۸۵). جانشینی حضرت محمد؛ پژوهشی پیرامون خلافت نخستین. ترجمهٔ احمد نمایی و دیگران. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. شابک ۹۶۴-۴۴۴-۹۶۰-۶. رده: تاریخ اسلام این صفحه آخرین‌بار در ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۹ ساعت ‏۱۱:۳۴ ویرایش شده‌است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
قرع . [ ق َ ] (ع مص ) چیره شدن در قرعه زدن . || کوفتن . (منتهی الارب )(اقرب الموارد). || زدن . زدن در: قرع باب ؛ کوفتن در. || برجهیدن گ...
قرع . [ ق َ رَ ] (ع مص ) مغلوب شدن در تیر انداختن . (منتهی الارب ). مغلوب شدن در مبارزه . (اقرب الموارد). || بی موی سر شدن به علتی . || ...
قرع . [ ق َ رَ ] (ع اِ) هرچه که بسوی وی پیش کرده شود. (منتهی الارب ): قرع النَّدَب ؛ ای الخطر یستبق علیه .(اقرب الموارد). || آبله ریزه ٔ...
قرع . [ ق َ رِ ] (ع ص ) آنکه به خواب نرود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ناخن تباه شده . (منتهی الارب ). || (ص اِ) مشورت پذیر. (منتهی ...
قرع . [ ق ُرْ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اقرع . (منتهی الارب ).
قرع . [ ق َ ] (ع اِ) کدو. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). به فارسی کدو و به ترکی قباق نامند و دو قسم میباشد، یکی را کدوی سبز و دیگری را رومی...
قرع . [ ق ُ ] (ع اِ) قرعاء،به تمام معانی . (منتهی الارب ). رجوع به قرعاء شود.
قرع . [ ق ُ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است به یمن . (منتهی الارب ).
قرع . [ ق ُ ] (اِخ ) نام چند وادی است در بلاد شام . (منتهی الارب ). و از آن جهت بدین نام خوانده شده اند که چیزی در آنها نروید. (معجم البلد...
قرع . [ ق ُ ] (اِخ ) آب خوری است در راه مکه میان قادسیه و عقبه . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.