اجازه ویرایش برای همه اعضا

تکاپو تکاپوی

نویسه گردانی: TKAPW TKAPWY
تکاپو takapu معنی ۱. آمدوشد با‌شتاب؛ تک‌وپو؛ دوندگی. ۲. جستجو. ۳. در جستجوی چیزی به هر سو دویدن. مترادف 1. پویه، تک و دو، ۲. تلاش، جد، جهد، سعی، فعالیت، کوشش ۳. جستجو، تفحص امیرا تابه زین کردی به غزنین اسب تازی را دو پای اندرتکاپو یست گرگانی و رازی را فرخی سیستانی پیوسته چو چرخ در تکاپو بودم بجهان بجست و جویش اسیری لاهیجی کرسی سر چون سر زانو کنند آن طرف عرش تکاپو کنند وحشی بافقی تکاپو دیکشنری فارسی به انگلیسی activity, bustle, push, struggle, try
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.