اجازه ویرایش برای همه اعضا

ساری

نویسه گردانی: SARY
این نام با همین گویش در سنسکریت به معنی شطرنج باز است. (Williams Monier Monier. A Sanskrit-Englishe Distionary. Oxford 1964. صفحه 1109 ستون سوم) فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
ساری . (اِ) جانوری است که آن را سار نیز خوانند. (جهانگیری ) (شعوری ). پرنده ای است سیاه و خالدار که آن را سار هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ...
ساری . (هندی ، اِ) به زبان هندی فوطه و میزری را گویند که زنان آن ملک بپوشند. یک سر آن را ته بند سازند و سر دیگر را مقنعه . (جهانگیری ). لباس...
ساری . (ع ص ) اثرکننده و دررونده بهمه ٔ اجزای چیزی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نفوذکننده و درآینده و جریان نماینده . (ناظم الاطباء). سرایت ک...
ساری . (ترکی ، پیشوند) ۞ مزید مقدم (پیشوند) امکنه . در اسامی مواضع و قری آمده است : ساری آغاج . ساری آغل . ساری اوجاق . ساری اقل . ساری باغ . سار...
ساری . (اِخ ) نام شهری بود از مازندران قریب به شهر آمل . (جهانگیری ) (برهان ). شهری است بسیار قدیم به مازندران ، از بناهای اسپهبد سارویه بن ...
ساری . (اِخ ) (شهرستان ...) در فرهنگ جغرافیائی ایران آمده : یکی از شهرستانهای مازندران (استان دوم کشور) و خلاصه ٔ مشخصات آن بشرح زیر است : ...
ساری . [ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب است به ساری که از شهرهای مازندران است . (انساب سمعانی ) (معجم البلدان یاقوت ). سروی . ساروی . رجوع به سا...
ساری . [ ری ی ] (اِخ ) ابوالحسین از مشایخ تصوف ،و از کسانی است که زمان وفات و لطائف سخنانش بدست نیامده است . (از تاریخ گزیده چ ادوارد ب...
ساری سو. (اِخ ) دهی است از دهستان چای باسار بخش پلدشت شهرستان ماکو، واقع در 13 هزارگزی باختر پلدشت ، و 3 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ پلدشت به ...
ساری سو. (اِخ ) نام رودی است در آذربایجان در شهرستان ماکو در دهستان ساری سوباسار. این رودخانه از باطلاقهای بایزید ترکیه سرچشمه میگیرد و در ...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۰ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.