قفل
نویسه گردانی:
QFL
قفلqofl معنی وسیلهای فلزی که به در صندوق یا خانه میزنند و در را با آن میبندند؛ کلیدان. ⟨ قفل ابجد: نوعی قفل که با حروف الفبا باز و بسته میشود. ⟨ قفل رومی: (موسیقی) [قدیمی] از الحان سیگانۀ باربد: ◻︎ چو قفل رومی آوردی در آهنگ / گشادی قفل گنج از روم و از زنگ (نظامی۱۴: ۱۸۰)، ◻︎ بلبل همیسراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری: ۳۳۷). مترادف بسته، بند، کلون، کوپله ≠ کلید برابر پارسی چیلان
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
غفل . [ غ ُف ْ ف َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ غافل . (اقرب الموارد). رجوع به غافل شود.