 
        
            الحاق
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼLḤAQ
    
							
    
								
        همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ابینت abint (سغدی)*** دوسان dusAn (دری)*** فانکو آدینات 09163657861
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        الحاق . [ اِ ] (ع  مص ) دررسیدن . (تاج  المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ترجمان  علامه  تهذیب  عادل ). رسیدن . (منتهی  الارب ). پیوستن  به  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        الحاق . [ اَ ] (ع  اِ) ج ِ لَحَق . (منتهی  الارب ) (آنندراج ). رجوع  به  لَحَق  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خط الحاق . [ خ َطْ طِ اِ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) خطی  که  نویسندگان  در مقام  الحاق  کشند و این  اصطلاح  اهل  دفاتر است . (آنندراج ) (ناظم  الاطبا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        الحاق  کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) پیوستن . چسبانیدن . ملحق  کردن . منضم  کردن . رجوع  به  اِلحاق  شود :  و شرایط اشفاق  بر لوازم  کرم  الحاق  کر...