اجازه ویرایش برای همه اعضا

هسته

نویسه گردانی: HSTH
در زبان دانش ( جدا از گویش های گوناگون فارسی ) هسته به مغز و مرکز یک ساختار یا یک شیء گفته میشود؛ برای نمونه : هسته اتم یعنی بخش مرکزی اتم که جایگاه پروتون و نوترون است و در زبان لاتین �نوکْلِئوس� نامیده میشود. ارسا پاسدار٠٩:٢٥ - ١٤٠٢/١١/١٨ هسته، دانه، شالوده، مغز، تخم، هسته اصلی، مغز هسته، خستو گروه اسمی، هسته، وابسته های پیشین و پسین رضا همواره رضا همواره 26 اسفند 12:20 1 پرسش 1 پاسخ 194.3K امتیاز دوره اول متوسطه هشتم فارسی هر گروه اسمی از یک اسم به عنوان هسته درست می شود که می تواند یک یا چند وابسته در پیش یا پس نیز بگیرد .ساختمان گروه اسمی را می توان این گونه نشان داد: (وابسته پیشین ) +هسته +( وابسته پسین) مثال: (این) کتاب (خواندنی) پرانتز علامت اختیاری بودن است و عنصر بیرون پرانتز اجباری است ؛ به عبارت دیگر اسم وابسته هم نگیرد باز هم گروه اسمی است چون بالقوه می توان برای اسم ، وابسته یا وابسته های متعدد آورد . هسته ی گروه اسمی، اسم است یا هرچه در حکم اسم باشد . ملاک تشخیص هسته ،اضافه است که به طریق زیر عمل می کند: 1. وابسته های پیشین به یکدیگر اضافه نمی شوند و در بین آن ها و هسته نیز اضافه وجود ندارد : این دو کتاب 2. اولین کلمه ای که نقش نمای اضافه می گیرد ،هسته است: کتاب ِ خواندنی 3. عناصری که پس از هسته قرار می گیرند، وابسته های پسین هستند که همه به یکدیگر اضافه می شوند: کتاب ِ خوب ِ من در دو مورد زیر وابسته ی پسین نقش نمای اضافه نمی گیرد : الف) نشانه ی نکره : انسانی شریف ب)وقتی که وابسته پسین جمله ی تأویل پذیر باشد: انسانی که شریف است . حداکثر سه وابسته ی پیشین می تواند پیش از هسته قرار گیرد . وابسته های پیشین: 1)صفت اشاره : هرگاه واژه های «این»و «آن»و مشتقات آنها همراه با اسم و جانشینان اسم ذکر شوند «صفت اشاره» اند. اما اگر بی همراهی اسم و جانشینان آن ذکر شوند «ضمیر اشاره» هستند مثال: این دوست از آن دوست بهتر است این از آن بهتراست نکته: هرگاه بعد از واژه های اشاره شده مکث کوتاهی شود واژه ی مورد نظر «ضمیر اشاره» است. مثال: این ، مجید است این پسر ،خیلی باهوش است صفات اشاره عبارت اند از : این، آن، همین ،همان،چنین،چنان ،این چنین ،آن چنان این گونه آن گونه این سان آن سان این طور آن طور این همه آن همه این قدر آن قدر همین قدر همان قدر این اندازه آن اندازه همین اندازه همان اندازه 2)صفت پرسشی : هرگاه واژه های « کدام ،کدامین، چه،چگونه ،چطور، چه جور ،چه سان، چه قدر، چه اندازه ،چه مقدار ،چند، چندم ،چندمین ،هیچ و....»همراه با اسم یا جانشینان اسم بیایند «صفت پرسشی»نامیده می شوند. اما اگر با اسم یا جانشینان آن همراه نباشد «ضمیر پرسشی» هستند. مثال: کدام کتاب را دوست داری؟ کدام را دوست داری ؟ 3) صفت مبهم: هرگاه نشانه های مبهم « هر،همه،هیچ،فلان، چندین، خیلی، کمی، بسیاری، اندکی ،قدری، برخی، بعضی ،پاره ای، چندان ،...» همراه اسم یا جانشینان اسم ذکر شوند، «صفت مبهم» اندو اگر بدون همراهی اسم و جانشینان اسم ذکر گردند «اسم مبهم» اند. مثال: آن همه مردم آمدند . همه آمدند. نکته:هرگاه « چند، چندین ، هیچ» مفهوم پرسشی داشته باشند دیگر نشانه مبهم نیستند. مثال: هیچ عاقلی را می شناسی؟ 4) صفت تعجبی: هرگاه واژه های «چه، ،عجب،چقدر» همراه اسم یا جانشینان اسم باشند«صفت تعجبی» هستند و اگر به تنهایی ذکر گردند «ضمیر تعجبی» اند. مثال: چه کار خوبی کردی ! چه کردی ! 5) صفت شمارشی: الف)صفت شمارشی اصلی: هر گاه اعداد یک تا بی نهایت با اسم یا جانشینان اسم همراه گردند ، «صفت شمارشی» اصلی اند و اگر به تنهایی ذکر شوند «ضمیر شمارشی»اند مثال : یک روز پیشت می آیم ب) صفت شمارشی ترتیبی: صفتی است که با لفظ «-مین» یا «-م» همراه است . صفتی که با «_مین» همراه می شود وابسته پیشین و صفتی که با « -م» همراه می شود وابسته پسین است. مثال: چهارمین ماه از آشنایی ما فرا رسید ماه چهارم فرا رسید 6) صفت عالی : همه ی صفت هایی که وند «ترین»را به دنبال دارند «صفت عالی» هستند مثال: دیدن تو بزرگ ترین (صفت عالی)آرزوی من است 7) شاخص: عناوین و القابی را می گویند که پیش از اسم می آیند . شاخص ها بی هیچ فاصله ای در کنار هسته قرار می گیرندو خود اسم یا صفت هستند و می توانند در جای دیگری هسته گروه اسمی باشند . مشهور ترین شاخص ها عبارتند از : آقا ، خانم،استاد، حاجی خواهر، برادر، عمو ،عمه ، خاله، تیمسار، سرلشکر، کدخدا، مهندس ، دکتر ، امام و...... مشهور ترین شاخص ها عبارتند از : آقا ، خانم،استاد، حاجی خواهر، برادر، عمو ،عمه ، خاله، تیمسار، سرلشکر، کدخدا، مهندس ، دکتر ، امام و...... مثال: حاج خانم سمیرا از مکه برایمان سوغاتی می آورد . حاج خانم از مکه برایمان سوغاتی می آورد. نکته 1) :شاخص ها به تنهایی دارای هیچ نقش نحوی ( فاعلی ، مفعولی،مسندی،...) نیستند . نکته2) اگر عناوین و القاب با کسره ی اضافه (نقش نمای اضافه)همراه باشند، شاخص محسوب نمی شوند بلکه هسته ی گروه اسمی اند مثال: پدر مجید آمد . قواعد هم نشینی وابسته های پیشین : 1. نزدیک ترین وابسته ی پیشین به هسته در گروه اسمی شاخص است . این وابسته معمولا با اسم های خاص انسان به کار می رود مانند: دکتر زرین کوب 2. هم نشینی صفت ترتیبی (ـُ مین) با ممیز کاربرد اندک دارد مانند : دومین تخته قالی به فروش رفت . 3. صفت عالی نمی تواند با ممیز هم نشین شود. مثلا نمی توان گفت :بهترین کیلو پرتقال 4. اگر صفت تعجبی وابسته ی پیشین باشد،هیچ وابسته ی پیشین دیگری نمی تواند بیاید. مثلا ً نمی توان گفت چه چهار گل زیبایی! 5. صفت مبهم با صفت شمارشی و صفت اشاره هم نشین می شود . مثال:هرهشت تخته قالی به فروش رفت . 6. صفت مبهم با صفت پرسشی هم نشین نمی شود مثلا ً نمی توان گفت :چند همه کس آمدند 7. صفت اشاره دورترین وابسته پیشین به هسته است .مثال: همین هشت قطعه طلا ارزش فراوانی دارد . وابسته های پسین 1) «ی » نشانه ی نکره: کتابی خریدم 2) نشانه های جمع: دوستان ، کتابها 3)صفت شمارشی ترتیبی(همراه با پسوند -م): کتاب چهارم 4)صفت تفضیلی: دوست بهتر 5)مضاف الیه : کتاب درس ، دفتر ریاضی 6)صفت بیانی: کتاب سودمند ، دفتر بزرگ صفت بیانی دارای انواعی است که به اختصار به آنها اشاره می کنیم: - بن مضارع + نده : خورنده ، بیننده، .... الف: فاعلی - بن مضارع + « ا » : بینا، شنوا، دانا،.... - بن مضارع +«ان»: خندان، دوان، .... ب: مفعولی بن ماضی+ه : خورده ، شکسته ، ... ج: لیاقت مصدر + ی: خوردنی ، دیدنی ،.... د: نسبی اسم + ی«نسبت»:زمینی، آسمانی، خاکی ، قائم شهری ،بروجردی ، قواعد هم نشینی وابسته های پسین : 1. نشانه ی جمع نزدیک ترین وابسته ی پسین به هسته است.مثال :کلاس های پنجم دبستان تعطیل شدند. 2. نشانه ی جمع بر یای نکره تقدم دارد.کتاب هایی که تازه چاپ شده اند ... 3. وقتی نشانه جمع و یای نکره و صفت بیانی با هم بیایند مضاف الیه نمی تواند بیاید .می گوییم :دانشجویانی کوشا آمدند . اما نمی گوییم : دانشجویانی کوشا دانشگاه تهران آمدند . 4. اگر یای نکره و صفت بیانی با هم بیایند ،یای نکره را می توان پیش یا پس از صفت بیانی آورد . مثال : خوابی ترسناک دیدم . یا : خواب ترسناکی دیدم 5. یای نکره بعد از صفت شمارشی با ـُ م می آید . مثال:قرن هفتمی که در باره آن سخن می گوییم . 6. هم نشینی صفت بیانی و صفت شمارشی با ـ ُ م امروز کم کاربرد است .مثال : در چوبی سوم دونوع وابسته داریم پیشین و پسین پیشین پس از اسم (هسته)میاد و شامل صفت اشاره ، مبهم ، شمارشی و...میشه و وابسته های پسین بعد از اسم میاد و ویژگی های اسم رو بیان میکنه که شامل صفت بیانی و مضاف الیه میشه وابسته های پیشین قبل از هسته میایند و وابسته های پسین بعد از هسته میایند وابسته های پیشین شامل 6 گزینه است صفت پرسشی صفت اشاره = هر گاه این و ان که قبل از اسم میان صفت اشاره هستند مانند = داستان این دانایان * ان داستان عیسی صفت پرسشی =کدام چند چه وقتی پیش از اسم بیایند و پرسشی را برسانند مانند =کدام شاعر *چند کتاب *چه کتابی * صفت تعجبی = چه و عجب وقتی با اسم بیاییند و تعجب را برسانند مانند =چه خانه ای *عجب منظره ای صفت مبهم =هر هیچ همه فلان در صورت همراهی با اسم صفت مبهمن مانند = هر شاعری *همه جا را گشتم *فلان وزیر هیچ کس در تالار نبود صفت عالی = هر صفتی که ترین به دنبال دارد مانند = بزرگترین بخش ادبیات صفت شمارشی = شامل عدد های اصلی و ترکیبی هستند مانند = سه گنجشک * هشتمین پیشوای بزرگ شیعیان * گروه اسمی[۱] یا عبارت اسمی به مجموعه‌ای از یک واژه گفته می‌شود که یک گروه دستوری را تشکیل می‌دهند. اجزای گروه اسمی «گروه اسمی» از دو بخش اساسی تشکیل شده‌است: هسته و وابسته‌ها. «هسته» مهم‌ترین واژهٔ یک گروه اسمی است. در گروه اسمیِ «همه دانشجویانِ ممتازِ دانشگاهِ استنفورد» هستهٔ عبارت است از «دانشجویان». «وابسته» تمام واژگانی هستند که برای تشریح هسته به‌کار می‌روند. وابسته‌ها معمولاً مفعول یا مضاف هستند. بنابراین، در نمونۀ ذکر شده اجزای گروه اسمی اول به این صورت می‌باشد: همه = صفت مبهم دانشجویان = هسته ممتاز = صفت بیانی دانشگاهِ استنفورد = مضاف (خود یک گروهِ اسمی است متشکل از اسم + مضاف) شیوۀ پیدا کردن هسته: اگر گروه اسمی یک واژه بود، همان یک واژه هستهٔ گروه اسمی خودش است. اگر گروه اسمی چند واژه بود، چنانچه بین آنها نقش نمای اضافه «--ِ-» بود، اولین واژهٔ کسره‌دار، هسته است و اگر بین واژه‌ها کسره نبود، آخرین واژهٔ بی‌کسره هسته می‌شود. مانند: چند جلد کتابِ خوبِ شعر. (هسته: کتاب)، همین چند جلد کتاب: (هسته: کتاب)(فریدون نشتن) جایگاه وابسته‌ها در جمله بسته به زبان، وابسته‌ها می‌توانند قبل یا بعد از هسته بیایند. برای مثال، در زبان انگلیسی صفات به‌طور معمول قبل از هسته می‌آیند. در زبان فارسی اکثر صفت‌ها غالباً بعد از هسته می‌آیند؛ اما صفاتی چون صفات شمارشی (اول، اولین، نخستین) پیش از هسته می‌آیند. وابسته‌ها بر دو نوع‌اند: وابستهٔ پیشین: صفت اشاره، صفت مبهم، صفت پرسشی، صفت تعجبی، صفت شمارشی، صفت عالی.و شاخص وابستهٔ پسین: علامت‌«ی» نشانهٔ نکره، صفت شمارشیِ ترتیبیِ نوع دو، مضافٌ‌الیه، صفت بیانی، صفت تدریجی. منابع «گروه اسمی» [زبان‌شناسی] هم‌ارزِ «noun phrase, NP»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر دوازدهم. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۱۴۳-۶۶-۸ (ذیل سرواژهٔ گروه اسمی) کتاب زبان فارسی سال‌های اول و دوم و سوم دبیرستانهای آموزش و پرورش ایران و مقالات بین المللی استاد سعیدی. نبو دستور زبان واج واکه واکه‌های بلند • واکه‌های کوتاه • واکه مرکب • نیم‌واکه همخوان شیوه تولید: انسدادی، خیشومی، لرزشی، زنشی، سایشی، سایشی کناری، نزدیک واکه‌ای، نزدیک واکه کناری جایگاه تولید: دولبی، لب و دندانی، دندانی، لثوی، پشت لثوی، برگشته، کامی، نرم کامی، ملازی، حلقی، چاکنایی تک‌واژ آزاد - وابسته وند پیشوند، پسوند، میانوند، اندروند، تراوند، پیراوند، دگروند، تکواژگونه واژه‌بست - واژه پاره‌های سخن اسم اسم عام و اسم خاصاسم ذات و اسم معنیاسم معرفه و اسم نکرهاسم مفرد و اسم جمع و اسم ناشمارااسم جامد و اسم مشتقاتباعاسم آلتنام‌آوااسم مصغراسم مصدر فعل • گذرایی • مطابقه • ظرفیت فعل • زمان دستوری • وجه • نمود ضمیر - صفت - قید - حرف ربط - حرف اضافه - حرف ندا - عنوان - علامت اختصاری - ساختار واژه ساده • واژهٔ مرکب • واژه مشتق • واژهٔ مشتق مرکب گروه نقش نحوی گروه اسمی • گروه فعلی • گروه صفتی • گروه قیدی • گروه حرف اضافه‌ای مفهوم کنایه فراکرد کارکرد در جمله فراکرد پایه • فراکرد پیرو نقش نحوی فراکرد اسمی • فراکرد صفتی • فراکرد قیدی جمله ساختار شناسه • نهاد • گزاره • میان‌جمله • جمله ساده • جمله مرکب • جمله پیچیده پیام جمله خبری • جمله پرسشی • جمله امری • جمله عاطفی • جمله دعایی • جمله تردیدی مفهوم ضرب‌المثل حالت جمله گذرا • جمله ناگذر • جمله نامی رده‌ها: دستور زبان رده‌های نحوی عبارت‌هاعبارت‌شناسی این صفحه آخرین‌بار در ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۴ ساعت ‏۱۲:۲۲ ویرایش شده‌است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
هسته . [ هََ ت َ / ت ِ ] (اِ) خسته ٔ میوه ها مانند هلو و زردآلو و جز آن ... (ناظم الاطباء). استخوان و دانه ٔ میوه . (انجمن آرا). مجموعه ٔ دانه و در...
هسته . [ هََ ت َ / ت ِ ] (ص ، ق ) مخفف آهسته : تو نرم شو چو گشت زمانه درشت هسته برو ۞ ، که سود ندارد سته .ناصرخسرو.
هسته جیک . [ هََ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان خوی . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و سکنه ٔ آن 160 تن است . (از فرهنگ جغ...
هسته خوار. [ هََ ت َ / ت ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) باکتری های مخصوصی است که انگل هسته ٔ آمیب ها می شوند. آمیب هایی که به این بیماری دچار شوند...
��شیوه ی تولید انگور بی هسته�� یک ترکه چوب یک متری از درخت بید را در اسفند ماه بریده و از دو سر قلمه می زنید و هر دو سر را در کنار درخت ...
در زبان‌شناسی، سرگروه (به انگلیسی: head) یا هسته (به انگلیسی: nucleus) برای یک گروه (عبارت)، واژه‌ای است که تعیین کننده ی رده نحوی آن گروه است. برای م...
فوتبال هسته‌ای (انگلیسی: Nuclear football‎) چمدانی است که رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، هنگامی که دور از مراکز فرمان ثابت است، برای صدور فرمان حمله ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.