اجازه ویرایش برای همه اعضا

خیرات

نویسه گردانی: ḴYRʼT
خیرات برای مرده: این کار هم می تواند از هند باستان به شیعه راه یافته باشد که در سنسکریت به آن صراددهه śrāddha یا خیرات مقدس گویند. آیینی با سختگیری فراوان که در آن برای مردگان خیرات داده می شود؛ این آیین در نخستین روزهای نخستین سالمرگ مرده همراه با سوگواری توسط بستگان مرده و یکبار هم در روز سال نو همراه با شادی برگزار می شود و با دادن آب و یا نوشیدنی های دیگر، خوراک، نان یا گلوله های برنج پخته و قربانی برای بزرگداشت (شادی) مردگان (سه تن از نیای پدری و سه تن از نیاکان مادری مرده؛ یعنی پدر، پدر بزرگ و پدر پدر بزرگ انجام داده می شود؛ باید گفت که این آیین، یک خاکسپاری یا مرده سوزی یا تشییع پیکر نیست که مکمل آن است. این یک آیین ارجگذاری به مرده است که وابستگان وی انجام می دهند تا پس از خاکسپاری یا سوزاندن پیکر، روان مرده را با این خوراکی ها تقویت کنند؛ پس تا زمانی که خاکسپاری یا مرده سوزی انجام نشده باشد، آیین صراددهه برگزار نمی شود؛ به باور آنها تا زمانی که خاکسپاری یا مرده سوزی و در پی آن آیین خیرات برای شادی مرده برگزار نشود، روان مرده نا آرام و سرگردان است و پیکر برزخی ندارد و نمی تواند نزد پدر و مادر یا پدران آسمانی خود در آن جهان جایی داشته باشد و با آنان رستگار شود؛ جایی که سرای روان پدر و مادر (پیتره لکه pitreloka) خوانده می شود؛ بهترین و کارسازترین آیین خیرات، آن است که پسر برای پدر یا مادر خود برگزار کند. (این که در فقه شیعه گفته شده نماز و روزه ی قضای پدر و مادر بر دوش پسر بزرگ تر است، از آیین صراددهه گرفته شده است که کارسازترین خیرات را خیراتی می داند که پسر انجام دهد.) (برای آگاهی فراگیر از این آیین، نگاه کنید به: Religious Thought and Life in India, also called 'brāhmanism and hindūism. 276, 304, &). و هم از ایلامیان باستان در 4000 سال پیش. در وصیتنامه ی یک ایلامی که در شوش پیدا شد، مردی که دو زن داشته و چندین پسر، ولی یک دختر داشته است، وصیت کرده تا همه دارایی اش را به تنها دخترش بدهند و برای آن دو دلیل آورده و نوشته است: زیرا دخترم تا زنده هستم از من نگهداری می کند و پس از مرگم برایم خیرات می دهد. (کتاب شهریاری ایلام، نوشته ی والتر هینتس). همتای پارسی واژه ی عربی خیرات، این است: نکان nekān (مانوی و پهلوی).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
خیرات . [ خ َ ] (ع اِ) ج ِ خیرة. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). اعمال حسنه . کارهای نیکو. و نواخ...
خیرات . [ خ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 39 هزارگزی جنوب قاین . آب آن ازچشمه و راه آن مالرو است . (از ف...
خیرات . [ خ َ ] (اِخ ) نام محلی است کنار راه زاهدان به قاین میان کلاته ٔ عصمت آباد چونیک در پانصد و بیست و نه هزار و هفتصد و شصت گزی زاهدا...
باغ خیرات . [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار که در12 هزارگزی شمال باختری ششتمد بر سر راه مالرو عمومی استاج واقع...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خیرات کردن . [ خ َ / خ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را در راه خدا بذل کردن که ثواب آن شامل حال اموات گردد. (ناظم الاطباء). اعمال حسنه انجام...
خیرات و مبرات. کارهای سخاوتمندانه و بزرگوارانه. در اینجا «خیرات» جمع «خیر» است و «مبرات» جمع «مبرة». رجوع شود به تبرع. (نگاه کنید به: خیرات ریشه تاریخ...
در کتاب «شهریاری ایلام» نوشته ی والتر هینتس ترجمه پرویز رجبی که سرگذشت ایلامیان باستان است و از 2450 پیش از میلاد آغاز می شود و تا 651 پیش از میلاد ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.