اجازه ویرایش برای همه اعضا

آلان

نویسه گردانی: ʼALAN
ãlān در سنسکریت آل به معنی آراستن، آرایش - تزئین کردن، زینت بخشیدن است که پسوند آن به آن افزوده شده و صفت فاعلی ساخته است به معنی آراینده، آرایش - تزئین کننده. همچنین در سنسکریت آلا به معنی بسیار خوب، برجسته، شگرف، شایسته می باشد که از همان ریشه ی آل ساخته شده است؛ و همین معنی برای نام درست است؛ زیرا در فرهنگ بزرگ کردی هه ژار، آلان دارای دو معنی است: یکی پیچ خوردن و دیگری نام منطقه ای در کردستان و به معانی دیگر نیامده است؛ و آلایی در همین فرهنگ به معنی رنگارنگ است که با معنی سنسکریت همخوانی دارد. ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
ابن علان . [ اِ ن ُ ع َل ْ لا ] (اِخ ) شهاب الدین احمد، عم علی بن محمد علان .
الی الاَّن . [ اِ لَل ْ ] (ع ق مرکب ) بمعنی هنوز و تاکنون . (غیاث اللغات ). الی هذا الاَّن نیز مانند آن است . (از آنندراج ). تا حال . الی الحال...
علان وراق . [ ع َل ْ لا ن ِ وَرْ را ] (اِخ ) رجوع به علان شعوبی شود.
علان شعوبی . [ ع َل ْ لا ن ِ ش ُ ] (اِخ ) علان ورّاق . وی اصلاً ایرانی است . راویه و عارف به انساب و مثالب و منافرات بود. وی از خواص برامک...
علان کلینی . [ ع َل ْ لا ن ِ ک ُ ل َ ] (ا خ ) علی بن محمدبن ابراهیم بن علان ، مکنی به ابوالحسن . از محدثین امامیه ٔ زمان غیبت صغری . وی دائی...
الاَّن طاب لی الموت .[ اَل ْ ن َ ب َ لیَل ْ م َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) اکنون مرگ مرا گواراست . این جمله هنگامی گفته شود که کسی را از غایت سخت...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.