ملکه
نویسه گردانی:
MLKH
ملکه (برای آدم): همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی زیبای کردی است: شاژَن. ملکه (برای زنبور): شاهَنگ (دری).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ملکة. [ م ُ ک ِ / م َ ک َ ] (ع اِ) پادشاهی . (دهار). مُلک . (المنجد). رجوع به ملکت شود.
ملکة. [ م َ ل ِ ک َ ] (ع اِ) زنی که پادشاه باشد. (ناظم الاطباء). مؤنث مَلِک . (از محیط المحیط). || زن پادشاه . مؤنث ملک . (ناظم الاطباء)....