اجازه ویرایش برای همه اعضا

حربه

نویسه گردانی: ḤRBH
این واژه در عربی به معنی دشنه، کارد، خنجر، نیزه ی کوتاه و سرنیزه است؛ و به صورت جمع یعنی حراب به معنی نیزه زنی، بد دینی، گرفتن مال کسی و نیز روز جمعه است. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: مزین mazin (سغدی) ساستر sāstar (سنسکریت: sāstra)*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
حربة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) ریگ زاری است منقطع و منفرد نزدیک وادی واقصه از نواحی قف از رغام .و گویند رمله ای است کثیرالبقر از بلاد هذیل . (معجم ...
حربة. [ ح َ ب َ ](اِخ ) (خطه ٔ بنی ...) در یسار بنی حصن در بصره است ، وایشان طائفه ای از بنی عنبر هستند. (معجم البلدان ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.