فلاکت
نویسه گردانی:
FLAKT
وضعیت ناراحت کننده با ماهیت فیزیکی، مادی یا اخلاقی که باعث ترحم می شود. (https://www.cnrtl.fr/definition/misere) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ژورتیا žurtyā (پشتو) بژاخوت bežāxut (سغدی: bežāxutyā)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فلاکت . [ ف َ ک َ ] (از ع ، اِ مص ) فلک زدگی و ناداری .(غیاث از فردوس اللغات ). و این مصدر جعلی است وضعکرده ٔ متأخرین . (غیاث ). نکبت . بدبختی ...
فلاکت بار. [ ف َ ک َ ] (نف مرکب ) فلاکت بارنده . آنچه فلاکتش هویدا باشد. حاکی از نکبت و بدبختی : وضع فلاکت باری داشت . (فرهنگ فارسی معین ). رجو...