مشعشع
نویسه گردانی:
MŠʽŠʽ
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: تابان، تابناک، رخشان، درخشان، تابنده، فروزان، پرفروغ، لیان layān (دری) بامین (پارتی: bāmen)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مشعشع. [ م ُ ش َ ش َ ] (ع ص ) روشن . (آنندراج ) (غیاث ). رخشان ۞ . درخشان . درخشنده . درفشنده . پاک و روشن ، که کثیف نباشد. (یادداشت به خط مرح...
آل مشعشع. [ ل ِ م ُ ش َ ش َ ](اِخ ) نام خاندانی از سادات علوی موسوی که رئیس آنان سیدمحمدبن فلاح بن هبةاﷲ در 848 هَ .ق . بخوزستان دعوی مهد...