جمال
نویسه گردانی:
JMAL
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: زیبایی، قشنگی، خوشگلی (دری) شیراک ŝirāk (سغدی) اسرو esru (پهلوی: sru) گنیاگ gonyāg (پارتی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) از توابع دشت آب کرمان است . (مرآت البلدان ج 4 ص 265).
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) ازقرای حومه ٔ شیراز است . (مرآت البلدان ج 4 ص 264).
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ )دهی است در یک فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق ارسنجان . (فارسنامه ). از قرای بلوک ارسنجان فارس است . (مرآت البلدان ج ...
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) از مزارع بلوک سار کاشان است . (مرآت البلدان ).
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) از مزارع حومه ٔ کاشان است . (مرآت البلدان ج 4 ص 264).
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است در آخر خاک خمسه و اول آذربایجان . (مرآت البلدان ج 4 ص 264).
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) از قرای سبزوار، هوایش ییلاقی ، آبش از قنات ، این ده دوازده خانوار سکنه دارد.(مرآت البلدان ج 4 ص 264). دهی از دهس...
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ )از قرای براکوه قاینات است ، قدیم النسق . این ده تقریباً یکصد تن سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 264).
جمال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) از آبادیهای سیستان است . (مرآت البلدان ج 4 ص 264).
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 30هزارگزی باختر. موقع جغرافیائی آن جلگ...