تمدن . [ ت َ م َدْ دُ ] (ع مص ) تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و همجیة و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت . و گویند مولدة است . (ا...
شهرمندی -
(مدنیت)
شهرمند= متمدن ( سیویلیزه) ، بر پاد بربر و بیابانی
تمدن: آن چه نشانگر رها کردن زندگی بیابانی و روی آوردن به زندگی شهرنشینی برای پیشرفت در زمینه ی اخلاق، دانش و بینش است که خود را در دستاوردهای زندگی اج...
به تمدنی که در مجاورت کاریز موجب رشد مدنیت و شهرنشنی ایرانیان باستان شده بود و مترداف فرهنگ و قنات محسوب می شد تمدن کاریزی می گویند.
تمدن داشتن . [ ت َ م َدْ دُ ت َ ] (مص مرکب ) دارای تربیت بودن . (ناظم الاطباء). شهرنشین بودن و در مرحله ٔ کامل تربیت اجتماعی قرار داشتن . خل...
تمدن آمودریا (به انگلیسی: Oxus Civilization) یا مجموعۀ باستانشناسی باختر-مرو (به انگلیسی: Bactria–Margiana Archaeological Complex یا بطور اختصار BMAC...
مقصود از علوم در اینجا تمام علومی است که در قدیم از اجزاء حکمت شمرده می شد و عبارتند از :
حکمت نظری ( الهیات ، ریاضیات و طبیعیات) و حکمت عملی و اصول ...
پیش از سال 1947 اطلاعات در باره عصر مس درهند به استثنای چند نقطه در پنجاب و سند و فرهنگ هایی در بلوچستان و برهمگیری ( در ایالت کا رناتاکا ) بی نهایت م...