و
نویسه گردانی:
W
و: va (حرف ربط و عطف) در سنسکریت va بوده و در واژه ی اکشی بهرووه akŝi-bhru-va (چشم و ابرو) آمده است. (فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964 ص. 3، ستون 3). ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲,۱۴۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۵ ثانیه
پیشدادیان؛ پیش + دات یا داد (= نخستین آفریده، نخستین قانونگزار)، نخستین ایتادی (= سلسله) شاهان ایران؛ که از پراپ prãp (= کتاب) های فرهنگ واژه های پهل...
نگاه کنید به: پیشدادیان و کیانیان در همین لغتنامه
استان چهارمحال و بختیاری یکی از استانهای ایران است. مرکز این استان شهرکرد است. بر اساس آخرین تقسیمات سیاسی کشور، استان چهار محال وبختیاری دارای 7 شهر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علاء الدنیا و الدین . [ ع َ ئُدْ دُن ْ وَدْ دی ] (ع اِ مرکب ) لقب احترام آمیزی است که برای کسانی نوشته میشد که لقب علاءالدین داشتند.
زبان شکسته وبسته . [ زَ ن ِ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ وُ ب َ ت َ / ت ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبان شکسته بسته : من خود اندیشناک پیوسته زین زبان شکس...
ذات الرحم و الصفاق . [ تُرْ رَ ح ِ م ِ وَص ْ ص ِ ] (ع اِ مرکب ) بیماری التهاب رحم و صفاق . ۞
اعتدال فرضی و طبی . [ اِ ت ِ ل ِ ف َ ی ُ طِب ْ بی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اعتدال مزاج شود.
اعتدال لیل و نهار. [ اِ ت ِ ل ِ ل َ/ ل ِ ل ُ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تساوی شب و روز که هر یک دوازده ساعت تمام باشد. (ناظم الاطباء).