و
نویسه گردانی:
W
و: va (حرف ربط و عطف) در سنسکریت va بوده و در واژه ی اکشی بهرووه akŝi-bhru-va (چشم و ابرو) آمده است. (فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964 ص. 3، ستون 3). ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲,۱۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه
غرنگ و غریو. [ غ َ رَ گ ُ غ ِ وْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ترکیبی است از غرنگ + غریو. رجوع به همین کلمات شود. آه و ناله و صدا و فریاد : شتا...
غلت و واغلت . [ غ َ ت ُ غ َ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) غلط و واغلط. غلتیدن مکرر.- غلت و واغلت زدن ؛غلتیدن مکرر.
فت و فراوان . [ ف َت ْ ت ُ ف َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، بسیار فراوان . سخت بسیار. (یادداشت بخط مؤلف ).
قارت و قورت .[ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) هنگامه . شارت و شورت .
طول و تفصیل . [ ل ُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . شرح و بسط.
کاست و فزود. [ت ُ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) معرب آن کستبزود ۞ . (انجمن آرا) (آنندراج ، ذیل لغت کاست ). کاستن و فزودن . (انجمن آرا) (آنند...
کاسه و کوزه . [ س َ / س ِ وُ زَ / زِ ] (ترکیب عطفی ، اِمرکب ) اثاث البیت . (آنندراج ). کاسه کوزه : کاسه و کوزه ٔ افلاک شکستن داردچند بیهوده دل ...
کبک و روباه . [ ک َ ک ُ ] (اِخ ) نام رودی است . آبش تلخ و شور و بی فایده است . از چشمه ٔ بی بی حکیمه برخیزد و از میان ناحیه ٔ لیراوی کوه کی...
کور و پشیمان . [ رُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) سخت پشیمان . (فرهنگ فارسی معین ). از اتباع ، سدمان ندمان . سادم نادم . (یادداشت به خط مرحوم ...
کنش و واکنش . [ ک ُ ن ِ ش ُ ک ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) عمل و عکس العمل ۞ . (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به «کنش » و «عکس العمل » شود.