اجازه ویرایش برای همه اعضا

ساقط

نویسه گردانی: SAQṬ
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اوبج ubj (اوستایی) اوسپت ṳspat (اوستایی) نیانچ nyānc (اوستایی: نی آئَنچ niāanc). ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ساقط. [ ق ِ ] (ع ص ) افتاده . (منتهی الارب ) (غیاث ) (آنندراج ). بر زمین افتاده . از بالا بپایین افتاده . فروافتاده . فرود آمده . || مرد فرومایه ...
ساقط شدن . [ ق ِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) افتادن . فروافتادن . فرودآمدن . ساقط گردیدن . || زایل شدن . نابود شدن : ساقط شده ست قوت من پاک اگرنه من ب...
ساقط کردن .[ ق ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) افکندن . فکندن . انداختن . بینداختن . ساقط گردانیدن . رجوع به ساقط و اسقاط شود.
ساقط گردانیدن . [ ق ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به ماده ٔ قبل شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.