علاقه
نویسه گردانی:
ʽLAQH
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اژنگ ožang (اوستایی: ocangh) فریاو faryāv (سغدی: fryāvi) زیویش ziviŝ (اوستایی: zeviŝ) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
علاقه جنبان . [ ع َ ق َ جُم ْ] (اِخ ) دهی است از دهستان کهنه فرود بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 9 هزارگزی جنوب باختری قوچان و 3 هزارگزی ...
علاقة. [ ع َل ْ لا ق َ ] (ع اِ) مرگ . (ذیل اقرب الموارد).
الاقة. [ اِ ق َ ] (ع مص ) لیقه انداختن در دوات و نیکو کردن سیاهی آن را. (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || برچسبانیدن ، یقال : الاقه ...
ذی علاقة. [ع َ ق َ / ق ِ ] (ع ص مرکب ) صاحب بستگی . دلبسته ٔ به .