اجازه ویرایش برای همه اعضا

کاشف

نویسه گردانی: KAŠF
اگر چه همتای این واژه ی عربی در پارسی یابنده است، کاشف امروزه برای کسی به کار می رود که پدیده ای علمی را که از دید دیگران پنهان مانده پیدا می کند؛ مانند کاشف الکل، کاشف اتم، کاشف میکرب و...؛ و یابنده به کسی می گویند که چیزی را که گم شده پیدا می کند. برای نمونه کسی که چیز گرانبهایی گم کرده، در آگهی خود می نویسد که به یابنده (و نه کاشف) پاداش خوبی خواهد داد. پس همتای پارسی کاشف این است: درساک darsāk (سنسکریت: درصکس darśakas) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
کاشف اللثام . [ ش ِ فُل ل ِ ] (اِخ ) محمدبن حسن مؤلف کشف اللثام است . (از ریحانةالادب ج 3 ص 345).
آقا محمدخان قاجار قوانلو قاجار ملقب به کاشف‌السلطنه و مشهور به چایکار (زاده ۱ فروردین ۱۲۴۴ – درگذشته ۳۱ فروردین ۱۳۰۸)، دیپلمات، اصلاحگر، نویسنده، مشرو...
کاشف السلطنه . [ ش ِ فُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) لقب او «چایکار» بوده است . رجوع به «چایکار» شود. شاهزاده حاجی محمد میرزا کاشف السلطنه چایکار پس ...
حسن کاشف الغطا. [ ح َ س َ ن ِ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) ابن جعفر کاشف الغطاء نجفی . درگذشته ٔ 1262 هَ . ق . از بزرگان سده ٔ سیزدهم هجری . شیعه ٔ امام...
کاشف به عمل آمدن: معنی اصطلاح -: کاشف به عمل آمدن [ در اثر تحقیق یا به تصادف ] معلوم شدن مثال: - کاشف به عمل آمد که شاعری است صاحب نام و از اهل دل است...
علی کاشف الغطاء. [ ع َ ی ِ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) ابن محمدرضابن موسی بن جعفر کاشف الغطاء نجفی . وی مورخ بود و در حدود سال 1267 هَ . ق . متولد ش...
حسین کاشف الغطاء. [ ح ُ س َ ن ِ ش ِ فُل ْ غ َ ] (اِخ ) رجوع به کاشف الغطاء شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.